❤♥♥ دلتنگی های من ♥♥❤
دوستای گلم عشقم،
عشق تمام زندگیم،
عشق تموم جوانیم،
عشق لحظه لحظه ی عمرم رفــــــــت
....ازدواج کرد...
**خیلی سخته دوسش داشته باشی ولی نتونی بهش بگی **
هرکی تو رو ازم گرفت الهی بیچاره بشه ...
روز قیامت که رسید مجرم و آواره بشه...
خدا کنه غم بیاره
واسه تو ماتم بیاره
وقتی که عاشقش شدی
خدا کنه کم بیاره ...
تویی که عاشقم بودی
نگفته بودی به چشات؟
قسم میخوردی با منی
نشستی پای گریه هاش؟
به آب وآتیش میزنم ...
فکرت بره از تو سرم ...
میخوام فراموشت کنم
اما بازم عاشقترم ...
طفلی دل ساده ی من
نشد تو رو نگه داره ..
فقط یادم میاد نوشت
چشمهاتو خیلی دوست داره..
غریبه ی قصه ی ما
با عاشقا جفا میکرد
عشقــم رفت
من با تموم توانــم دارم سعی میکنم گریه نکنم و دلتنگی نکنـم
حس نوشتن دیگه ندارم
رفت و من موندم تنهــا و یه دنیــا دلتنگی
خدایا...!
یا خیلی برگردون عقب ، یا بزن بره جلو!!!
اینجای زندگی خیلی دلگیره...
پیرمرد ثروتمندی به سختی بیمار بود و با وجودی که چندین پسر و دختر بزرگ و بالغ داشت؛ اما هیچکدام سراغی از پدر و مادر پیر خود نمیگرفتند و هر کدام مشغول زندگی خود بودند. این مرد ثروتمند باغبان جوانی داشت که خود را دلسوز و غمخوار زن و شوهر پیر معرفی و از آنها مراقبت میکرد؛ اما در عین حال دائم بر سر آنها منت میگذاشت و در مورد بیوفایی فرزندان پیرمرد بدگویی میکرد و خودش را بهترین و دلسوزترین دوست و یاور میدانست.
کم کم حال پیرمرد دگرگون شد و باغبان جوان ترسید که زحماتش هدر رود به همین خاطر مدام به پیرمرد فشار میآورد که بابت زحماتش بخشی از باغ و طویله را به نام او کند؛ اما پیرمرد که ارث و میراث خود را متعلق به فرزندانش میدانست از این کار طفره میرفت و در نتیجه اهانت و بدگویی و فشار روانی باغبان جوان بر او و زن پیرش شدت میگرفت. سرانجام خبر رسید که مادر باغبان جوان هم دچار بیماری شده و به مراقبت نیاز دارد. باغبان جوان که حرص تصاحب طویله و باغ، او را دیوانه کرده بود نسبت به بیماری مادرش بیاعتنایی میکرد و میگفت که حال و حوصله رسیدگی به او را ندارد و باید بقیه بچهها از او نگهداری کنند. مادر باغبان چون زن فقیری بود کسی دور و برش نمیرفت و به همین خاطر شیوانا و شاگردان به او کمک میرساندند تا بهبود یابد.
یک روز پیرمرد ثروتمند با واسطه از شیوانا برای دفع مزاحمت باغبان جوان کمک خواست. شیوانا به بالین پیرمرد رفت و متوجه شد به خاطر فشار روانی باغبان، به شدت تحلیل رفته است. شیوانا کمی حرفهای پیرمرد را شنید و سپس به باغبان گفت: “تو نزدیک شش ماه از این زن و مرد پیر مراقبت کردی و در عین حال از سفره همین آدمها تغذیه میکردی. اگر این مرد و زن پیر شخصی را برای مراقبت از خودشان استخدام میکردند حقوق آن شخص مقدار مشخصی میشد و بدون اینکه از زخم زبانهای آن شخص بابت بدگویی فرزندانشان عذاب بکشند میتوانستند از مراقبتهای یک فرد مناسب بهره ببرند.” سپس شیوانا چند سکه از پیرمرد گرفت و به باغبان جوان داد و گفت: “این سکهها بابت زحمت شش ماههی تو. بنابراین دیگر حسابی با این خانواده نداری. قیمت طویله و باغ هم چند صد برابر زحمت توست و دلیلی ندارد که این مرد آنها را به خاطر نفرتی که تو در دلش کاشتی به تو بدهد.”
باغبان جوان با ناراحتی از جا برخاست و گفت: “این درست نیست! بچههای این مرد و زن خیلی بیوفا و پست هستند. آنها پدر و مادر خودشان را به حال خود رها کردهاند و پی زندگی خودشان رفتهاند و این من بودم که خودم را خوار و حقیر کردم و شش ماه از آنها مراقبت کردم. پس من از فرزندان آنها برایشان دلسوزترم و نسبت به داشتن طویله و باغ برحقترم!”
شیوانا لبخندی زد و گفت: “وقتی قرار باشد محبت و دلسوزی را با پول محک بزنی باید در نظر داشته باشی که ممکن است طرف مقابلت اهل حساب و کتاب باشد و قیمت محبت را صفر بگیرد و فقط بهای کار تو را حساب کند. در مورد نظری که در مورد فرزندان این شخص داری بهتر است سکوت کنی و وقتی خودشان همگی این جا جمع شدند با شهامت مقابل خودشان بگویی تا جوابت را بدهند نه اینکه پشت سرشان بدگویی کنی و مقابل چشمان پدر و مادر بد فرزندان را بگویی. در ضمن شخصی اجازه دارد در مورد عیب دیگران نظر دهد که خودش این عیب و اشکال را نداشته باشد. همین الان مادر پیر تو به شدت بیمار شده و نیازمند همراهی و مراقبت فرزند دلسوزش است. تو دیگر نگران این مرد و زن پیر و فرزندان بیوفا و طویله نباش. اینها شخصی را برای این کار استخدام خواهندکرد. سکههایت را که گرفتی نزد مادرت برو و از او مراقبت کن. با بقیه پولها هم طویلهای کوچک برای خودت دست و پا کن و بیجهت چشم طمع به طویله و باغ این خانواده نداشته باش، آنها که محبت پدر و مادری والدین خود را فراموش میکنند و پی کار خود میروند، محبت منتدار و هدفدار تو در قبال پدر و مادرشان را نیز به راحتی به فراموشی میسپارند.”
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیزم، نمیدانم!
پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه میکند؟ او چه میخواهد؟
پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همهی زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی!
پسرک از اینکه زنها خیلی راحت به گریه میافتند، متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند؟
خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژهای آفریدهام؛ به شانههای او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند.
به بدنش قدرتی دادهام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی دادهام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد.
به او احساسی دادهام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی دادهام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد.
این اشک را منحصراً برای او خلق کردهام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.
کونگفو توآ یک هنر رزمی ایرانی و یکی از سبکهای ورزش کونگفو است که بر بدن و روان سالمتر تاکید میکند.[۲] این ورزش با بهرهگیری از تجربه ابراهیم میرزایی در زمینههای رشتههای مختلف رزمی و جنگهای چریکی، در سال ۱۳۵۱ با این نام بنیانگذاری و پس از گذراندن مراحل آزمایشی در باشگاه سرباز (پهلوی سابق) فعالیت رسمی خود را با تاسیس دانشکده انشاء تن و روان در سال ۱۳۵۲ آغاز نمودهاست.[۳]
کونگفو توآ دارای هفت مایگاه (بخش) است که به غیر از مایگاه اول که به حرکات فیزیکی و فعالیتهای بدنی میپردازد، بقیه به جنبههای علمی، عرفانی و پزشکی در خصوص تن و روان اشاره دارد.[۴]
اصول اساسی، کونگفو توآ توسط ابراهیم میرزایی در کتابی به عنوان کاراته و ذن و فیلمی به نام یم می انتشار یافتهاست.
هماکنون هزاران کونگفو توآ کار در ایران و چندین کشور از جمله آمریکا، کانادا، هلند، ترکیه، آذربایجان، سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان، سوئد، هندوستان، بلژیک ،آلمان و فرانسه فعالیت مینمایند.[۵]
ابراهیم میرزایی پس از گذراندن دورههای مختلف رزمی در رشتههایی همچون کونگفو، کاراته، تکواندو و دورههای سخت تکاوری نزد مربیان بزرگ انگلیسی، ژاپنی، کرهای و آمریکایی در کشورهای مختلف و همچنین کسب درجاتی همچون دان ۷ افتخاری کاراته گوجوریو، دان ۴ تکواندو و مدرک دکترای تن و روان تا سال ۱۳۴۹؛ نگارش کتابی با عنوان کاراته و ذن را آغاز کرد که در سال ۱۳۵۱ انتشار یافت. سَبْک جدیدی از کونگفو به نام "توآ" که در این کتاب به آن پرداخته شده، از همان سال مراحل آزمایش خود را در باشگاه سرباز (پهلوی سابق) گذراند و در نهایت در سال ۱۳۵۲ با تاسیس دانشکده تن و روان فعالیت رسمی خود را آغاز نمود.[۶][۷][۸]
از آنجایی که کونگفو توآ با فیزیک بدنی جوانان ایران در آن دوره تناسب خاصی داشت، همراهان این ورزش توانستند موفقیتهای چشمگیری در مقایسه با ورزشهای رزمی دیگر در ایران کسب کنند. این امر موجب شد تا در کمتر از ۵ سال جمعیت زیادی به سوی این ورزش جذب شوند.[۹] اما در سال ۱۳۵۶ در پی اختلاف بین ابراهیم میرزایی و غلامرضا پهلوی (مسئول ورزش وقت)، دانشکده انشاء تن و روان تعطیل شد و جمعیت همراهان کونگفو توآ در پارکها، سالنهای کوچک خصوصی و سولههای اجارهای به فعالیت خود ادامه دادند.[۱۰]
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تقریباً تمام سالنهای ورزشی باشگاه تاج تحت مدیریت و حفاظت همراهان کونگ فوتوآ قرار گرفت و فعالیت ورزشی بار دیگر آغاز شد و کونگفو توآ حدود ۲ سال موفقیتهای چشمگیری را کسب نمود.[۱۱] در سال ۱۳۶۰ به سبب فعالیتهای سیاسی ابراهیم میرزایی بار دیگر فعالیت باشگاههای کونگفو توآ ممنوع شد و تا سال ۱۳۷۰ همراهان این ورزش به صورت مخفیانه به معرفی و آموزش این ورزش میپرداختند. در سال ۱۳۷۰ با پیگیریهای مستمر همراهان این فعالیت کونگ فوتوآ با عنوان "انجمن کونگفو توآ" بهطور رسمی زیر نظر فدراسیون کاراته آغاز شد. در اواخر سال ۱۳۷۱ فدراسیون کونگ فو، ووشو و رزم آوران تشکیل شد و در سال ۱۳۷۸ بهنام فدراسیون ورزشهای رزمی تغییر نام یافت. در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان کمیته مستقل کونگ فوتوآ فعالیت نمود و مجدداً در سال ۱۳۸۱ در زمره سبکهای فدراسیون ورزشهای رزمی درآمد. در طول این سالها مسئولین کونگ فو توآ مانند سایر ورزشهای رزمی آیین نامهها، مقررات علمی و فنی، ارتقاء رتبههای فنی و مدارج مربیگری و داوری را تدوین نمودند. در سال ۱۳۸۴ به خاطر تلاشهای مستمر همراهان پیشکسوت و دلسوختگان و مسئولین دولت، فدراسیون کونگ فو جمهوری اسلامی ایران تشکیل گردید و در سال ۱۳۹۰ نام کونگ فو از این رشته جذاب ایرانی حذف شد و در حال حاضر این سبک با نام توآ در ایران و جهان فعالیت میکندکه البته تمامی همراهان و آموزندگان این هنر با نام کونگ فو توآ رشته خود را می شناسند و هیچ نام دیگری را برای آن نمی پسندند. [۱۲][۱۳]
بعد از تلاشهای شبانه روزی اساتید و مربیان و همچنین فدراسیون توآ در ایران اولین مجمع با نام ووکا با حضور ۲۵ کشور تشکیل شد که بعد از حدود ۱ سال به ووتا تغییر نام داد. در اولین حرکت سازمان جهانی توآ، برگزاری اولین دوره کلاسهای بینالمللی داوری و مربیگری بود که از تمام کشورهای عضو برای حضور در این کلاسها شرکت کردند. طولی نکشید که کشورهای عضو به بیش از ۵۰ کشور از ۵ قاره جهان رسید. سپس با برگزاری اولین دوره مسابقات جهانی توآ با حضور ۴۵ کشور علاقه و قدرت روز افزون توآ در بین جوامع جهانی بار دیگر شکوفا شد. ورزش رزمی توآ که بر گرفته از فرهنگ و سنت ایرانیان، پارسیان و دیگر اقوام ایرانی میباشد، متعلق به ایرانیان است و هیچ ارتباطی به کونگ فو چینی ندارد و تمام الفاظ آن از زبان پارسی سره گرفته شدهاست.
علم فیزیولوژی (فعالیت بدنی انسانی).جسم پایگاه تن که خاصیت جذب و درک آن بر اسرار هندسی و تولید انرژی و لمس امواج در آزمایشگاه عظیم بدن انسان است . فرهنگستان تن ( کونگ فو توآ ) متکی بر ۷۳۰۰۰ تکنیک و ترکیب و عکس العمل سازی نیروهای فیزیکی و فیزیولوژی بدن انسانی بر معادلات ریاضی و توان سازی تا مرز جنگاوری به کشت این دنیای ناشناخته همچون راز کهکشان تا ذره ای پیش رفته و درک اسرار فیزیک انسانی در کاوشیم و در جهان بودها به زیباترین توان تن به ره آیین مهر بقاء بکوشیم .
انشاء پزشکی درکی بر احوال موجودات زنده و تفکری بر ارزیابی تن از طریق طب سوزنی علم الحصاب فیزیولوژی ( ماده و انرژی ) خاصیت فیزیکی و شیمیایی متکی بر محاسبات ریاضی بر بنیان کاوشی نو و ره گرایی در بازتاب جهان ماده ( خاصیت جرمی ) و روانگرایی ( سرعت تا بی جرمی ) بر روند آموزشی و اساس دانشکده ره نمودن است .
روانشناسی تکنولوژی رهنوردان اندیشه با کشفیات و فرضیات و ایجاد تحولات انسان را در امواج حیات حیران و سرنوشت و نابسامانی او را فرمان داده اند این مایگاه رهنمونی بمردی هیجان زده و حل مشکل حال و آینده نوجوانان ، جوانان ، زنان و مردان و اندیشه انسان را نهایت سرعت تصویر جسم بدرک فکر نگهبان نمودن است .
فلسفه گرایی یا نگرش تفکر آینده و پژوهشی در ورای شک و افکار شک و افکار ورسیدن به فراسوی مرزی که شک منطقی ما را با قاطعیت راهبر شود و ایت تفکریست در جهان و در لحظات بینش زمان فاصله ایست از اندیشه انسان با طبیعت کیهان این بیان انسان را در جهان بر آگاهی زیست پنهان ، یکسان در درست اندیشدن ورزی تفکر فرو رفتن و ترسیم دریافت و درک را به نفس کشیدن تا به آرامش و روشن بینی در جهان رسیدن است .
انشاء علوم ، اندیشدن ، استدلال و تفکر در محور علوم عالم از تولید تا اندیشه ها از طریق دانش زمان بدرک حیاط رسیدن است. درمایگاه پنجم از زبان علم بر محور فیزیک شیمی ریاضیات اندیشه انسان را پروریدن و وی را بطور بارور بجهان اسرار آمیز رهنمون کردن است .
روح روان ، روح فریاد اندیشه و در نتیجه گرد هم نمایی تن و روان به ایجاد تفکر و تمرکز و گونه ای تبدیل ماده بر حرکت جرم و تبدیل خاصیت انرژی از ماهیت به ذات و سلسله مجهولات راه پیمودن است روح روان در نمودار اندیشه انسان و انسان شاهکار جهان و اندیشه جهان بینی انسان . . . . پس انسان در برترین تاوانایان علوم کیهان و هر انسان در زمان پس انسان بدرک راز جهان و نمود بودن وی در بی پایان و این راز دانایان به دریافت بی زمان است .
جهان مجهولات ، فراتر از خویشتن پختگی فکر زمان در تفکری بی زمان . ( فراتر از خویشتن ) = به عالم پنهان و جهان معنا و به نیای تفکر ها رسیدن است . ( فراتر از خویشتن ) = جهان آفرینش را پوشیدن و راز هستی بخش را جوییدن است . ( فراتر از خویشتن ) = جهان تابش امواج و رابطه آن با سلسله اعصاب و بهره گیری از منبع انرژی حیات و در نهایت سرعت و اندیشه و خاصیت اندیشه در ماده به کنکاش کردن است . ( فراتر از خویشتن ) = به انشاء اسرار فیزیکی تن به رهآورد حالات و حرکات متکی بر ریاضیات و روانشناسی تکنولوژی علم گرایی ، فلسفه گرایی فیزیولوژی ( پزشکی ) و به روح روان رسیدن است.[۱۴]
در اصل لباس کونگفو توآ، تفاوت ساختاری خاصی با لباس کونگفو ندارد ولی در مجموع لباسی که در این هنر بهکار میرود از شرایط خاصی برخوردار است. از استحکام و دوام زیادی برخوردار بوده و تامین کننده میدان حرکتی دست، پا و تنه میباشد.
پیراهن ساده و معمولی که تمام قسمتهای بدن را میپوشاند و از هدر رفتن انرژی بدن جلوگیری میکند، معمولاً از جنس نخی و الیاف طبیعی است تا عرق بدن را جذب کند. کمرشلوار کونگفو چنان طراحی شده که مهرههای قوس کمری ستون مهره را محافظت میکند (درهنگام وارد شدن نیرو و فشارهای زیاد از لغزیدن مهرهها به روی هم وآسیب دیده گی آنها جلوگیری میکند) و در قسمت مچ پا نیز شلوار کونگفو عضلات و زردپیهای مچ پا را محکم نگه میدارد و از آسیب دیدگی آنها جلوگیری میکند.
لباس کونگفو سیاه رنگ میباشد.
از نظر علمی رنگ سیاه انرژی را در خود جذب کرده و از هدر رفتن انرژی جلوگیری میکند. در کونگفو سیاهی رنگ مقدسی میباشد؛ بدین منظور که رنگ سیاه در مقابل رنگهای دیگر مقاومت میکند و نفوذ هر گونه رنگ در آن بیاثر است. از نظر علمی رنگ سیاه نمیگذارد انرژی بدن که در اثر سوخت و ساز تولید میشود از دست برود و آن را در خود نگه میدارد و از پیری زودرس و خستگی و کوفتگی عضلات جلوگیری میکند.[۱۵]
بعد از دریافت شالبند سبز که همراه به درجه راجور میرسد لباس او به قرمز تغییر می یابد اما شلوار همیشه مشکی می ماند.
بعد از دریافت شالبند قهوه ای که همراه به درجه راهدان می رسد لباس او از قرمز به سفید تغییر می یابد.
بعد از دریافت شالبند مشکی که فرد به درجه راهبان می رسد دوباره پیراهن او به سیاه تغییر می یابد و برای همیشه این رنگ باقی می ماند.
و بعد به درجه ی جهانبان میرسد.
اولین شال کونگ فو توآ شال سفید به نشانه آمادگی و ورود به معبد انشاء برای خودسازی؛
دومین شال کونگ فو توآ شال سبز یا روییدن در فضای فیزیکی؛
سومین شال کونگ فو توا شالبند قهوه ای است که به معنی سوختن و کسب تجربه است.
چهارمین شال کونگ فو توآ شال مشکی یعنی عبور از مرز تاریکیها و ابداع و تکامل تکنیکهای کونگ فو توآ
پنجمین شال کونگ فو توآ شال سرخ ای یعنی سوختن در ورای نیروهای فیزیکی و رویایی در میدانهای مبارزه؛ که در رده ی جهانبان وحتی استاد است.[۱۶]
آناتوآ به معنای تو به معنای من مساوی تو و تو مساوی من و من و تو به معنای شاهین نمای ترازوی جهان تن و روان و گوهر بودگی انسان و کشف سلسله زمان و نفوذ به مرز دانایان و آگاهی به آزادی انسان ، آناتوآ با 515 تکنیک و ترکیب و عکس العمل سازی و خاصیت های هندسی و خلاف حرکت بدنی در مسیر عالم ذرات است .
تادو به معنای اسرار خلقت است ؛ اسرار خلقت یا هستی است و یا نبرد به ترکیب نیستی است . آتادو با 317 تکنیک و ترکیب و عکس العمل سازی و خاصیت های خلاف موجی به منظور برگردان عالم ذرات و اندیشه حیات است .
سوتو به معنای مرز دانایی و خروج از دایره خام عقلی و انهدام ترس از زندگی است .
سامسامائه به معنای کاوش است ، به معنی آدمی چیست ؟ انسان چیست ؟ از چیست ؟ تولد و آغاز و آغاز و تولد او هستی است یا نیستی و یا هستی و نیستی او یکی است . گردیدن انسان به چیست ؟ آیا تصورات انسان تا به امروز این چنین بوده است یا فرهنگ توآ پذیری است ، سامسامائه با 5011 تکنیک و ترکیب و عکس العمل سازی با رسیدگی به تن و روان است . به لحاظ فیزیکی تاکید این فرم بر توسعه ضربات و دفاعهای دست در توآ است. استفاده از حالات متنوع ضربات دست نشان از آشنایی و تسلط طراح فرم بر سیستمهای گوناگون کونگ فو دارد. دوران ها و پیچشهای متعدد چه در مسیر حرکت و چه در تغییر محورها زیبایی خاصی به این فرم طولانی و پیچیده میدهد. اصرار بر اجرای قرینه محورها موجب توانمندی هر دو دست در اجرا حمله و دفاع میگردد. بخش مرکزی سامسائه که معمولا به نام لانه زنبوری معروف است به تنهایی مشتمل بر ترکیبات همزمان دفاع و حمله در زوایای متعددی است . کسب مهارت در سامسائه علاوه بر تکرار و تمرین مستمر، نیازمند شناخت صحیح از مکانیزم ضربات دست در سیستم کونگ فو است. از دیگر نکات قابل توجه دیگر در این فرم اختصاص بخشی مجزا و طولانی به تکنیکهای دفاع شخصی است که در واقع مهارت لازم برای درگیریهای نزدیک و رهایی از انواع قفلها را به همراه آموزش میدهد.
مایانه به معنای تو و من و من و تو و تو و طبیعت مربوط به من و توست . تمرکز این خط بر توسعه قابلیتهای ضربات پای همراهان میباشد. تنوع ضربات همراه با تنوع استراتژیها و ترکیبات ضربات پا موجب شده تا مایانه را بتوان یکی از منحصربه فرد ترین فرمهای ورزشهای رزمی به شمار آورد. چنانچه آموزش همراه در این مرحله به درستی و با پرهیز از شتابزدگی انجام شود، تسلط و مهارت کاملی بر ضربات پای پیچیده و کاربردی حاصل میشود.
کوانا ( خط شش ) کوانا به معنای تضاد است به معنای صفوف نامناسب انسانی ، ناهنجاری های روانی ، عدم آشنایی بر پزشکی عالم کیهان و ترسان از ورود به جهان تفکر آمیز و فلسفه گرایی و از حرکات و اسرار فیزیک انسانی ، عدم توجه به علوم بنیانی و نا آگاهی به اساس روانی و ترسان بر اسرار مجهول یگانی و مجبور کردن انسان به درک آشکار عالم پنهانی که این نیرو متکی بر هفت مایگاه توآ سروده دانایی است .
وست مایانه ( خط شش ) وست مایانه به معنای انهدام اختلالات بی معنی و نابود کردن ناهنجاری های مبارزه انسان در مرز آشکار و پنهان به درک اندیشه هاست . کوانه و وست مایانه مجموعا با 8765 تکنیک ، ترکیب و عکس العمل سازی می باشد .
وای ماباتو به معنی پنجه مرگ است این معنی در کونگ فو توآ از هفت مایگاه نیایش به سازندگان اندیشه ها و دادرسی انسانها به شناخت و بررسی های زیربناها و ایجاد انسان به بینش ها و دانش هاست . وای ماباتو با 3301 تکنیک ، ترکیب و عکس العمل سازی است . پنجهٔ مرگ ابراهیم میرزایی، اوج خشونت انسان و فریاد و طغیان انسان بر ستمگریهاست.
مفهوم آن بیان گردیده اما در دست برخی از همراهان است
فقط تعداد اندکی از راهدانان از آن برخوردارند.[۱۷]
مراسم خون نام مراسم ویژهای در کونگفو توآ میباشد که طی آن همراهان شایسته، خون خود را به پاس احترام به خون شهیدان راه حق و تداوم بخشیدن به آن روی اوتایمی میریزند. توآکاران معتقدند اگر کسی برای اوتایمی معبدش خون دهد، برای وطنش جان خواهد داد.[۱۸]
این آرم روی سینه طرف چپ قرار میگیرد که مشت نماد حفاظت از قلبی است که طپش آن صدای فکر همراه است
سیمرغ یک افسانه آریایی است و از همان دیرباز صورت افسانه ای بر خود گرفته و مقامی والا یافته است. در آیین زرتشت و آثار صوفیان ایران به حکیمی روحانی یا کامل ترین وجود بشری تعبیر شده و عارفان کامل، خاصه شیخ فرید الدین عطار نیشابوری، او را منبع فیض و سرچشمه هستی تصور کرده اند که کاملان جهان که مرغان بلند پرواز این دیررند سوزند ، تمام هم خود را صرف شناسایی او می نمایند وبا همت مرشدان خویش می کوشند که پس از طی مراحل سلوک چون قطره ای که در پهنه این دریا محو میشود خود را به این مرغ بینهایت برسانند و در اقیانوس او محو و فانی شوند.
سیمرغ در فرهنگ ایرانیان نماد خرد، دانش و حکمت بوده و در آیین کونگفو توآ نیز که برگرفته از فرهنگ اصیل ایران زمین میباشد، از تصویر این پرنده استفاده شده که بعد از مراحل شال سبز (۷ خط)، نماد آن بر سمت چپ پیراهن یا کت، روی سینه بجای آرم مشتواره دوخته میشود و آرم مشتواره به بازوی چپ انتقال مییابد.
اژدها یکی از موجودات افسانهای در فرهنگهای جهان است و در اساطیر جهان جایگاه ویژهای دارد. اژدها ماری است افسانهای و بزرگ، با دهانی فراخ و گشاد که همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و اقوام بسیار معتقد بودند که اژدها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلایای آسمانی است و طوفان بر اژدها سوار شده، موجب لغزش زمین و زمین لرزه میشود. تقربیا همه جا اژدها با شب و تاریکی پیوسته و مربوط بودهاست. در میان چینی ها اژدها نماد سال نو، قدرت، خوبی و خوشبختی و نیروهای مافوق بشری است. یکی از اصلیترین مراسم سال جدید در چین، جشن و پایکوبی اژدهاست که هر ساله اجرا میشود. سیمای اژدها در تاریخ اساطیری ایران، در نهایت زشتی و پلشتی است. آنها از نخستین یاران اهریمن میباشند. در داستان پهلوانی و اساطیری ایران از گرشاسپ پادشاه پیشدادی فرزند زاب، همچنین از رستم، رودابه و زال، به عنوان پهلوانان اژدها کش نام برده شدهاست.
نشان سیمرغ به انضمام ریکیما (شمشیر) بر گرفته از شاهنامه فردوسی است، شمشیر(ریکیما) در این نشان به یک تعبیر، نشانگر قدرت رزم ایرانیان است و به عنوان سمبل حراست و پاسداری از ارزشهای توآ، توسط راهدان است و اینکه شمشیرازسر سیمرغ گذشته و تا پای اوامتداد یافته، نشانگر و بیانگر سر از پا نشناختن راهدان در صعود و پرواز به سوی دانایی است. و مهمتر از همه آنکه در این نشان، سیمرغ شمشیر را با منقار و چنگال گرفته و به راهدان داد تا راهدان همیشه به یاد داشته باشد که از این هنر رزم ایرانی یعنی کونگ فو توآ بایستی با چنگ و دندان محافظت کند در اینجا شمشیر به عنوان همان پری است که سیمرغ به زال داد ولی افسوس که سیمرغ و پرش سالهاست که فراموش شده اند و تو ای همراه بدان که: کونگ فو توآ راز قوی شدن به برترین نیروهاست پس قوی شو به برترین نیروها، و برترین اندیشه ها.
گردی آن نشانه زمین که دانشگاه تن و روان است و نوشته آن نیز جهت گردش کره زمین را نشان میدهد. شکل این نشان کاملا شبیه اوتایمی و به همان معناست و محل آن پشت لباس است که یادآور اینست که هر همراه در درون خود باید مبارزه را آغاز کند. و به همین دلیل مشت را بجای نقطه انتخاب شده تا نشان دهد مبارزه باید در هر دو جهان انجام شود.
در مورد علت انتخاب این کلمات و شکل آرم، خود نیاز به بحث مفصل و نیاز به پیش نیازهایی است که در اینجا نمی گنجد. (ولی میتوان گفت که انتخاب این کلمات نشانه (اتحاد بین المللی کونگ فو توآ) میباشد.)
به سلامتی عمو که دلش گرفته و خدافظی کرده . . .
به امید شنیدن دوباره صدات . . .
______________________________________________________
سخت است ببازی تمام احساس پاکت را . . .
وهنوزنفهمیده باشی اصلا آن لعنتی دوستت داشت یا نه؟؟؟
_________________________________________________________________________________
دل است دیگر
هوایت ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺩﻝ ﺍﺳﺖ دیگر
و ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ !
________________________________________________________________________________
ازبوسه های قلابی تلفنی خسه شدم
ازبغل های محکم اس ام اسی
از عشق بازی های داغ چت
از همه خسته ام
تو کنارم باش
هوای تنت کافیست....
______________________________________________________________________
عشق من . . .
از نبودنت دلگیر نیستم . . .
از اینکه روزی بودی دلگیرم . . .
_____________________________________________________________________
درد من من تنهاییم نیست!
این است که هر روز از خودم میپرسم...
خودش مگر مرا انتخاب نکرددد....
_____________________________________________________________________
به سلامتی همه اونایی که
اونقدر دلشون گرفته که خواب به چشماشون نمیاد !
.
اونا که با اینکه میدونن طرفشون راحت راحت خوابیده ،
بازم هر چند دقیقه زیر چشمی موبایلشونو نگا میکنن،
که شاید یه اس ام اس روشنش کنه !!!
به سلامتیه خودت رفیق
_________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
حــــواست بـہ دلتــ باشد . . .
آن را هـــر جایــــے نگــذار!
ایــن روزهــــــا دل را میــدزدند . . .
بــعد ڪہ بہ دردشـــان نـخــورد جـای صـــندوق پـستـــ آنــــرا در سطل آشـــــغال مے اندازند !
و من خوبــ مـیـــــدانم دلی که اَلمثنی شد! دیــگر دِل نمـیشود !
______________________________________________________________________________
عشق من . . .
اگــــــــر مـــی بــیــنــــی هــنـــــــوز تــنــهــــــام ...
بـــــــﮧ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !!
مــن فــقـــــــط مـــــی تــــــرســـــــم ؛
مــــی تـــــــرســـــــم هـــمـــــه مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد لعنتی. . . !!
______________________________________________________________________________
وقتی زیادی دوسش داری..
حسود میشی...
حساس میشی...
چشم دیدن نگاهای بقیه رو نسبت بهش نداری...
چشم نداری ببینی به غیر از تو با بقیه هم حرف میزنه....
اینا همه از دوست داشتن زیاده اما ...
اون فکر میکنه دیوونه شدیو الکی بهش گیر میدی...
_______________________________________________________________________________
میدانی رفیق
حمقانه تر از دوست داشتن های یک نفرِه
تنهایی های دو نفره است....
________________________________________________________________________________
خیلی وقته یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش
3-2 ماه بیشتر زنده نیست
یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی 2 خط موازی
که هیچگاه به هم نمی رسند
یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادار نیست
و یاد گرفتم هر چه عاشق تری ، تنهاتری!
_____________________________________________________________________
اینقدرمرا از رفتنت نترسان
قرارنیست تا ابد باهم بمانیم
روزی هـــــــمه رفتــــنـــــی اند
ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
بلند میگویم:رفتی به درک؛لیاقت ماندن نداشتی
_________________________________________________________
عشق من . . .
بــرگـرد
نـه اینکــهבلم برایــت تـــنـگ شـבه باشـב
نــــه (!)
خنـجــرت جـا مـانـבه است؛
نمــے گـذارב تکیــه بـבهــم ...
________________________________________________________________________________
عشق من . . .
ﺑـــﻬــــﺎﻧﻪ ﻧﯿــــﺎور!
رﻓﺘﻨﺖ ﺑﺮای ﺑﻮدن ﺑﺎ دﯾﮕــــﺮی ﺑﻮد...
ﻧﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ را ﮔﺮدن ﺑﺰن و ﻧﻪ ﺑﺎدﺳﺘﻬﺎی
روزﮔﺎر ﮐﺎری داﺷﺘﻪ ﺑﺎش...
ﻣﺴﺌﻠﻪ دﺳﺖ ﺗـــــﻮ ﺑﻮد ﮐﻪ در دﺳﺘﻬﺎی دﯾﮕﺮی ﺟﺎ ﺧــــﻮش ﮐﺮدﻩ ﺑﻮد...
ﺑﯿــﺨــﯿــــﺎﻟﺖ ﻣﯿﺸــــﻮم!ﺑـــﺮو...!
ﺑﻪ ﺑﺎران ﺑﯽ اﻣﺎن ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻢ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ:
"ﻣﻦ اﮔﺮ ﻣـــــــﻦ ﺑﺎﺷﻢ اﺷــــﮑﯽ ﺑﺮای
ﮐـــســـی که ﻣﺮا "ﻣــــﻔـــﺖ ﻓﺮوﺧﺖ" ﻧﻤـﯿﺮﯾﺰم... "
______________________________________________________________________
برچسبها: حرفهای عاشقانه , جملات عاشقانه , جملات غمگین , اس ام اس عاشقانه , اس ام اس دلتنگی
سلام بچه ها
چند تا مطلب جدید گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
واااااااااااااااااااااااای حدس بزنین سربازی کجا افتادم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
افتادم اهواز ...............................
اصلا فکر نمیکردم وبلاگم اینقد بازدید کننده ی اهوازی داشته باشم
مرسی بخاطر همه ی انرژی هاتون بچه ها
______________________________________________________________________
خیانت کرده است و میگوید کو نشانم بده . . .
اخه لعنتی مگر جای بوسه میماند . . .
__________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
زندگی ات را منوط به بودن و نبودن آدمها نکن . . .
روی پاهای خودت بایست تا تنهایی را بیهوده نیابی . . .
هیچ کس را بهترین زندگی ات خطاب نکن. . .
یادت باشد آدمها که بهترین خطاب شوند خیالاتی میشوند . . .هوا برشان میدارد . . تعغیرت میدهند . . .
آنوقت تو میمانی و یک دوگانگی شخصیت . . .
همیشه یادت باشد رفیق . . .
کسی بهترین زندگی تو میشود که خودش بخواهد. . .
_______________________________________________________________________________
به سلامتی جای ریمل روی شونه . . .
نه جای رژ لب روی یقه . . .
که فرقش یه دنیا غمه . . .
______________________________________________________________________________
حرف میزنی اما تلخ . . .
محبت میکنی اما سرد . . .
چه اجباریست دوست داشتن من . . .
_______________________________________________________________________________
عشقه من . . .
از سرد بودنم گلایه نکن . . .
سرد شده ام تا در کنارم نسوزی . . .
________________________________________________________________________________
برای کسی که میرود حتی دست هم تکان نمیردم . . .
بدرقه آدمها را مغرور تر میکند . . .
هر که ماند جایش روی سرم . . .هر که هم رفت بسلامت
______________________________________________________________________________
یه وقتایی باید رفت . . .اونم با پای خودت . . .
باید جاتو توی زندگیه بعضی ها خالی کنی . . .
درسته توی شلوغی هاشون متوجه نمیشن . . .
اما بدون یه روزی یه جایی بدجور یادت میفتن
اونوقت دیگه خیلی دیر شده
_______________________________________________________________________________
من مورچه را مسخره میکردم که سالها عاشقه یک تفاله چای بود . . .
خودم را فراموش کردم کهزمانی عاشق یک اشغال بودم که فکر میکردم آدمه
______________________________________________________________________________
هر که گفته فراموش میشود دروغ گفته است . . .
بهانه آورده است تا شاید خودش را دلداری دهد. . .
فراموش نمیشود . . . تا ابد می ماند قصه ی دلدادگی و عاشقی . . .
حتی اگه متنفر باشی . . . دور شوی . . .سایه اش را با تیر بزنی . . .
باز هم هست . . .
باز هم یک چیزی . . . یک جایی . . .تو را می برد به خاطرات خوب . . .
_______________________________________________________________________________
دلم می خواهد دفتر مشقم را باره کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را
می خواهم خط خطی کنم تمام اون روزهایی را که دلم را شکستند و دل شکستم . . .
دلم میخواهد سیاه کنم تمام روزهایی را که نبودی . . .
دلم میخواهد . . .
______________________________________________________________________________
عشق من از همین حالا میگویم . . .
خوب حواست را جمع کن . . .یادت باشد انعام خوبی به قبر کن بده
تا قبرم را بزرگتر و جادارتر از بقیه بکند . . .
میترسم که مبادا قبرم جایی برای دل بر ارزویم نداشته باشد
و من در خانه ی جدیدم باز هم شرمنده ی دلم شوم
امروز با تمام دنیا قهرم . . .
اما اگر تو صدایم کنی برمیگردم و با همان حماقت همیشگی میگویم جانم . . .
من اینم . . .
زود دل میبندم . . . دیر فراموش میکنم . . .زود میشکنم . . .دیر جوش می آورم . . .
ساده ام . . . میسوزم به بای سادگیم . ..
صبورم اما اگر بروم برای همیشه رفته ام . . .
______________________________________________________________________________
تنهایی تاوان تمام نه هایی ایست که نگفتم تا دل کسی نشکند
همه ی محبت هایی که زیادی هدر دادم تا دلی را بدست بیاورم
همه ی دوستت دارم های ابکی که جدی گرفتم
همه ی سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم
تنهایی تاوان همه ی خوشبینی هاییست که به دنیا و ادم های این روزها داشتم . . .
__________________________________
میدانی رفیق . . .
سیگار بکش . . .
بغض کن . . .
گریه کن . . .
اصن دق کن . . .
ولی با آدم بی ارزش درد و دل نکن . . .
_______________________________________________________________________________
من از این انتخاباتی که میگویند سر در نمی آورم . . .
انتخاب من تو بودی که نیستی لعنتی . . .
_______________________________________________________________________________
عشق من . . .
ایرادی ندارد . . .
این شبها که من دوری تو را آه میکشم . . .
تو در آغوش دیگری نفس عمیق بکش تا دیوانه ترش کنی. . . .
_______________________________________________________________________________
سلامتیه مخاطب خاصت . . .
هیچ خیانتى هم نمیتونه باعث تنفر از کسى
که واقعا دوستش دارى بشه....
فقط شروع یه تلقینه....
تلقین اینکه دیگه دوسش ندارى....
تلقین....
_______________________________________________________________________________
آدم ها لالت می کنند...
بعد هی می پرسند...
چرا حرف نمی زنی؟؟!
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست...!
_______________________________________________________
عشق من . . .
وقتی می گویم سراغم نیا,
نه این که فراموشت کرده ام . . . !
یا دیگر دوستت ندارم !
نه..
من فقط فهمیده ام;
وقتی دلت با من نیست . . .
بودنت مشکلی را حل نمی کند
تنها دلتنگ ترم می کند.
_____________________________________________________________________
عشق من . . .
شــاید روزی ...
دوبــاره در گذر زمان به یـکــدیـگــر بـرسیــم !
آنـــــروز ...
من اشـتبــاه گذشتـه را تـکــرار نخواهم کـرد !
تــــو را از دسـت می دهم ،
اما ...
غرورم را نه ...
_______________________________________________________
عاشق روزهایی هستم که مهربان میشوی . . . .
حتی اگر نفهمم که چرا . . .
_______________________________________________________________________________
عشق من . . .
سرد خواهد شد روزهایت بی آغوش من …
بر تن کن دروغ هایی را که بافتی …
_______________________________________________________________________________
خیال کردی وقتی به همراه دیگری از کنارم می گذری ، دنیا به آخر می رسد …
نه لعنتی . .
دنیایت من بودم که به آخر رسیدم و تو اکنون هـــــیــــــچ نیستی !
_______________________________________________________________________________
هیچ گـاه فکــر نمی کـردم فاصـله بینمــان آنقــدر زیـاد شـود کـه …
تـو بی خـــیـال زنـدگی کنــی …
و مــن با خیــالـت ،
بـی خیــال زندگــی شــوم !!!
_______________________________________________________________________________
دوستت دارم هایم بوی تکرار گرفته اند و طعم ماندگی …
منی که لحظه لحظه زندگیم با تو عاشقی کردم …
وتمام عشقم را دروجودت رها …
میخواهم کمی نباشم .
_______________________________________________________________________________
عشق من . . .
حالـــــــا حرفـــــــهایمان بمـــــــاند برای بعد …
دلخوری هـــــــایمـــــــان …
دلـــــــتنگی هـــــــایمـــــــان …
و تمـــــــام اشکـــــــهای مـن …
تنها به من بگو …
با او چـــــــگونـــــــه میگـــــــذرد …
کــــــه با مـن نمی گذشت . . . ؟
_______________________________________________________________________________
سرت را …
تکیه به دیوار نــده عشقه من …
به غیرت …
شانه هایم برمی خورد …
_______________________________________________________________________________
میدانی رفیق
به تنهایی ات افتخار کن . . .
که تنهایی زار بار بهتر از گدایی محبت است . . .
عشقه من . . .
اینروزها که هنوز نیستنت را به هوای دوباره داشتنت ثانیه شماری میکنم . . .
ساکتم .حرف نمیزنم. نه که چیزی برای گفتن نباشد... نه .به این سکوت پیله کرده ام. نه که ندانم چه بگویم
اینروزها از همیشه پر تر از حرفم . از همیشه بیشتر گفتنی دارم ولی من مانده ام و یک عالمه ناگفته های ناشنیده...
میروم تا فراموشم کنی ...
در فراموشی هم آغوشت میکنم تا طعم تلخ برخوردهای سردت یادم برود...
ناگفته هایم را میگذارم گوشه ی دلم تا روزی که تو بیایی...
روزی که باشی و بخواهی برایت حرف بزنم...
تا اون موقع... هر وقت خورشید را بالای سرت دیدی بدان در غروبی دلگیر به تو می اندیشم ...
به اینکه اگر کاری که عشق با من کرد با تو میکرد چند روز دوام میاوردی...؟؟؟؟
________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
اینروزها ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﯽ؛
ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﺖ ﺗﯿﺰ ﻣﯿﺸﻮﺩ ..
ﺍﯾﺮﺍﻥِ ﺍﻣﺮﻭﺯِ ﻣﻦ, ﮔﺮﺑﻪ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﮔﺮﮒ ﺍﺳت...
________________________________________________________________________________
باید عاشق باشی تا بفهمی!
نگاه سرد یعنی چی!
دست سرد یعنی چی!
حرف سردیعنی چی!
درمقابل دوستت دارم گفتنت
سکوت سرد یعنی چی!
باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای نگاه وحرف ودستت
وقتی به سرمای نگاه او برخورد میکند چگونه قلبت را اتش میزند
________________________________________________________________________________
عشقه من با این که رفته ای اما. . . خیالت راحت …
این آدمها ، این لبخند ها
هیچ کس و هیچ کدام…
وفاداری ام به “تو” را سست نمی کند..!
________________________________________________________________________________
ارامش وجود من بودن در اغوش دخترانه ات است عشقه من . . .
بگذار حسودان هر چه میخواهند بگویند . . .
بی تو و عشق تو تمام دنیا جهنمه
________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
تهنهایی هزار بار ترجیح دارد به هم آغوشی با تن هایی که روحشان با دیگریست . . .
دلم اغوشی میخاهد که عاشق باشد . . .محکم باشد . . .اغوشی میخاهم که گرم باشد . . .
________________________________________________________________________________
در مردها حسی هست که اسمشو میذارن
"ﻏﯿﺮﺕ"
ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺣﺲ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﻣﯿﮕﻦ
"ﺣﺴﺎﺩﺕ"
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻢ
"ﻋﺸﻖ"
.ﺗﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﺎﺷﯽ :ﻧﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﻧﻪﺣﺴﻮﺩ!!!
________________________________________________________________________________
مطمئن باش و برو ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود
و خیالم می گفت تا ابد مال تو بود
تو برو،
برو تا راحتتر تکه های دل خود را
آرام سر هم بند زنم
برو لعنتی . . .
________________________________________________________________________________
هر کسی برای خودش خیابانی دارد…
کوچه ای…
کافی شاپی..
و شاید عطری…
که بعد از سالها… خاطراتش گلویش را چنگ میزند
________________________________________________________________________________
چقد دردناکه که ازش خبر نداشته باشی . . .
جواب SMS تو نده . . .
چند ساعت نگرانش باشی . . .
بعد با یک خط غریبه بهش زنگ بزنی و با دومین بوق گوشی رو برداره . . .
اونوقته که میفهمی دیگه دوستت نداره . . . اونوقت باید تنهاش بذاری رفیق. . .
________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
وقتی دختری را فریب دادی . .
قبل از اینکه به دوستات بگی چقد احمق بود. . .
زیر لب به خودت بگو من چقد آشغالم . . .
________________________________________________________________________________
چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
باکنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…
به تو نرسیدم، اما خیلی چیزارو یاد گرفتم...
یاد گرفتم به خاطر کسی که دوستش دارم باید دروغ بگم.
یاد گرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رو نداره.
یاد گرفتم توی زندگی برای اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکونم.
یاد گرفتم گریه ی هیچکس رو باور نکنم.
یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم.
یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی عاشق نباشم
می خوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه.
تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه.
توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه.
می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی...
می خوام تنها باشم لعنتی...
_________________________________________________________
به سلامتی خودم که حرفای دلم رو به کسی نگفتم . . .
به سلامتی خودم که کوه درد بودم ولی دم نزدم . . .
به سلامتی تنهایی هام که اصلا دوستشون نداشتم . . .
به سلامتی آرزوهایی که نتونستم لمسشون کنم . . .
به سلامتی عشقی که طالعش به اسم من نبود ولی هنوز دوسش دارم . . .
به سلامتی شب هایی که توی تنهایی گریه کردم ولی نمیدونستم برای چی ؟
به سلامتی عشقم که از پشت خنجر زد و رفت . . .
سلامتی من . . . سلامتی تویی که الان اینارو خوندی و یاد عشقت افتادی . . .
به سلامتی تویی که الان دلت گرفت . . .به سلامتی تو رفیق
________________________________________________________________________________
عشقه من . . باورت بشود یا نه . . .!!!
روزی میرسد که دلت برای هیچکس به انداره ی من تنگ نخواهد شد. . .
برای نگاه کردنم . . .خندیدنم . . .اذیت کردنم . . .
برای تمام لحظاتی که کنارم داشتی. . .روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود . . .
اما . . .روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد . . .
________________________________________________________________________________
در سرزمین من کسی بوسه ی فرانسوی بلد نیست . . .
اینجا مثل المان پل عشق ندارد . . .
از گل رز هلندی هم خبری نیس . . .
اینجا عشق یعنی اینکه به خاطر چشمهای دور و برت . . .معشوقت را فقط از پشت گوشی بوسیده باشی . .
________________________________________________________________________________
اینروز ها نمیشود عاشق شد . . .
اینروزها . . .با وجود دختران رنگارنگ . . . پسر های زرنگ نمیشود عاشق شد . . .
با وجود پول های کثیف . . .با ماشین های خیلی قشنگ . .با وجود مردی که زن دارد اما . . .
اینروزها نمیشود عاشق شد با وجود آدمهای لعنتی . . .آدمهای پست . .آدمهای . . .
باور کن خودت را احمق فرض کرده ای اگر اینروزها را باور کنی رفیق . . .
________________________________________________________________________________
عشقه من . . .از تو متنفرم حتی اگه اندازه ی تمام دنیا دوستم داشته باشی . .
برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی . .
باید بمانی و خوشبختی من وبدبختیه خود را ببینی . . .
منتظر آن روز هستم . . .مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمیگردی . . .
_______________________________________________________________________________
مرا بی رحمانه یاد نمیکنی . . .اما باز هم دلم تو را میخواهد . . .
چه غرور بی غیرتی داری ای دل من . . .
________________________________________________________________________________
من شکستن نمیدانم ،
ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود
دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را با نگاه سردش..و
________________________________________________________________________________
عاشقی یعنی بعد از دو ساعت اس ام اس بازی با عشقت،
شب که دلتنگش میشی دوباره میشینی
همون اس ام اسای تکراری رو میخونی !
________________________________________________________________________________
خیلی سخته غرورت واسه کسی که دوستت نداره بشکنه . . .
خدایا فقط یک آرزو دارم . . .یه روز همین بلا رو سر خودش بیار . . .
________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .هر چقدر هم بگویی :
مرد ها فلان . . . زن ها فلان . . .
تنهایی خوب . . . و از این حرفها . . .
هر چقدر هم که مغرور باشی آخر روزی قلبت برای یکی تندتر میزنه . . .
شک نکن . . .
______________________________________________________________________________
با من لج نکن بغض نفهم . . .
اینکه خودت را در گوشه ی گلویم قاءم کنی چیزی را عوض نمیکند . . .
بالاخره یا اشک میشوی در چشمانم و یا عقده در دلم . . .که هر دو را زیاد دارم . . .
دخترک در اولین هم آغوشی زن شد . . .
هی پسر . . . تو در کدام هم آغوشیت مرد خواهی شد . .
_________________________________________________________
آهویم رفت . . .
بگذار برود . . .
حسابش بماند با گرگ های بی احساس
_________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
گاهی دلم میخاد یکی ازم اجازه بخواد که بیاد توی تنهاییم و من اجازه ندم !
و اون بی تفاوت به مخالفتم بیاد و آروم بغلم کنه و بگه :
مگه من مردم که تو تنها بمونی . . .
_______________________________________________________
همیشه مهره های سفید برای من بود عشقه من . . .
اما حالا تمام سربازانم سیاه پوشیده اند و منتظر حرکت تو هستند . . .
و تو خیلی راحت گام بر میداری در صفحه ی شطرنجی دلم . . .
ای کاش میتوانستم با یک حرکت تمامش کنم . . .
اما شاه این بازیتنها از چشمان سیاه تو فرمان میبرد . . .
نه از انگشتان بی رمق من . . .
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند …
سگها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمیکنند …
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید …
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید ،
آن را زیبا هم خواهید یافت …
زیرا ” حس زیبا دیدن ” همان عشق است … !
-------------------------------------------
عشق نه زیبایی میخواهد . . . نه ماشین و نه هیچ چیز دیگری . . .
فقط و فقط دو تا آدم میخواهد . . .
تاکید میکنم . . . آدم . . .
_________________________________________________________________________________
عشقه من . . . .
جای خالی ات را با قرص و مشروب وسیگار پر کرده ام . . .
حرامش باد آنکه جای مرا برای تو پر کرد . . .
__________________________________________________________________________________
یادت هست . . .؟؟؟
________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
وقتی نخواستنت…
آروم بکش کنار …
غم انگیز است اگر تو را نخواهد
مسخره است اگر نفهمی
احمقانه است اگر اصرار کنی . . .
________________________________________________________________________________
عشقه من . . .
نگران نباش . . .حال من خوب است . . دیگر بزرگ شده ام . .
دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم . . .
آموخته ام . . .
آموخته ام که این فاصله کوتاه بین لبخند و اشک نامش زندگیست . . .
آموخته ام که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود . . .
راستی . . .دروغ گفتن را هم خوب یاد گرفته ام . . .
حال من خوب است . . .خوبه. . . خوب
_________________________________________________________________________________
حرفت که می شود با خنده می گویم :
یادش بخیر فراموشش کردم...
اما نمیدانند هنوز هم وقتی کسی اشتباه تماس میگیرد...
سست میشوم که نکند تو باشی ...
________________________________________________________________________________
دلم عجیب گرفته…
دلگیرم از آدمکهایی
که تنها سایهای هستند
از تمام آنی که مینمایند
دلگیرم از نقابهایی که بر چهره میکشند
دلگیر از صورتکها…
__________________________________________________________________________________
در خاطرش جایی دارم...
دلم تنگ همان کسی است که دیگر حتی
جواب سلامم را هم نمی دهد
دلم تنگ همان کسی است که وَقتی
از کنارش میگذرم دیگر به من نگاهی نمیکند
دلم تنگ است...تنگ
نمیدانم دیگر چطور باید میبودم که نبودم
__________________________________________________________________________________
سلام بچه ها . . .
اول ی تشکر از همتون بکنم که واقعا شرمنده ی همتونم .مرسی از اینکه بهم سر میزنین و با نظراتون دلگرمم میکنین.
میخام نظر همتونو راجع به وبلاگ بدونم.مثلا در مورد اهنگش یا قالبش یا متناش و کلا همه چیزش .دوس دارم انتقادات یا پیشنهاداتونو بهم بگین تا با کمک هم عیب های وبلاگو برطرف کنیم ....
بازم مرسی از همتون
داریم جایی زندگی میکنیم که . . .
هرزگی مد . . .
بی ابرویی کلاس . . . مستی و دود تفریح . . .
دزد بودن و لاشخوری و گرگ بودن رمز موفقیت . . .
وقتی به اینا فکر میکنم میبینم دنیای ما از جهنم هم بدتره . . .
یاد گرفتم وقتی ارزش ها عوض میشن . . . .عوضی ها با ارزش میشن . . .
_____________________________________________________________________________
عشقه من . . .
از تو دلگیر نیستم . . .
از دلم دلگیرم که بی وفاییهایت را صبورانه تحمل میکند . . .
____________________________________________________________________________
“کنج گلویم قبرستانی است پرازاحساسهایی که زنده بگورشده اند،
به نام بغض….”
عشق گم شده من..
نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند،وآدمهائی که هرگز
تکرارنمی شوند….
وتو آنگونه ای…
فقط همین…
________________________________________________________________________________
عشق من . . .
کاش بودی . . .
وقتـی بغض مـی کردم . . .
فقطـ بغلم مـیکردی و مـیگفتـی . .
ببینم چشمـــــاتو . . . منـــــو نگاه کـن . . .
اگه گریــه کنـی قهـــــر مـیکنم میرمـــــا . . .!
کاش بودی لعنتی . . .
________________________________________________________________________________
خوابم نمیبرد…
به هیچ چیز فکر نمیکنم…
جز “او” و میدانم که خواب است…
و قبل از بسته شدن چشمهایش
به همه چیز فکر کرده است…
جز “من”……!!!
________________________________________________________________________________
آدمها فقط آدم هستند نه بیشتر و نه کمتر . . .
اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی آنها را شکسته ای . . .
و اگر بیشتر از آن حسابشان کنی آنها تو را می شکنند . . .بین این آدم های آدم باید عاقلانه زندگی کرد نه عاشقانه . . .
__________________________________________________________________________________
عشق گشتن توی خیابون های با کلاس نیست . . .
عشق حرف زدن های شبونه نیست . . .
عشق پیچوندن کلاس و رفتن پی هوس نیست . . .
عشق رابطه داشتن بی اساس نیست . . .
عشق یعنی اینکه با یک نفر باشی . . .
اینو بفهم عزیز لعنتی ام . . . مابقی عشق نیس . . .
________________________________________________________________________________
عشق من . . .
ما بدهکاریم به هم . . .
به تمام دوستت دارم های ناگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماند و انها را بلعیدیم . . .
فقط و فقط برای اینکه نشان دهیم منطقی هستیم . . .
_________________________________________________________________________________
عشق من . . .
عشق اون نیست که در اوج رابطه پاک بمونی . . .
عشق اینه که در اوج اختلاف خیانت نکنی . . .
_________________________________________________________________________________
خدایا . . . .
الودگی آدمها از حد گذشته . . .
چند روزی دنیا را تعطیل نمیکنی . . . .؟
_______________________________________________________________________________
میدانی رفیق . .
بعضی زخم ها هست که هر روز صبح باید روشونو باز کنی . . . نمک بپاشی . . .
تا یادت نره دیگه سراغ بعضی ادمها نری . . .
__________________________________________________________________________________
نامش را هرچه میخوای بگذار
تعصب
غیرت
حسادت
من نامش را عشق میگذارم
ودلگیرمیشوم ازبعضی آدمها
که تورا ازان خود میدانند
توفقط به من تعلق داری
شادیت شادی من است
وجودت گرمابخش زندگیم
وتنت پاسخ تمام خواهشهای من
من تورا باهیچ کس تقسیم نخواهم کرد
این نامش عشق است
تونامش راهرچه میخواهی بگذار
_________________________________________________________
ازدستش عصبانی هستی
هرچی باهات حرف میزنه خودتو به نشنیدن میزنی
بعد صدات میکنه چندین بار
نگاهش نمی کنی فقط بهش میگی که باهاش قهری
بلند میشه ازپشت بغلت میکنه توچشمات نگاه میکنه اولش خیلی جدی اما وسطاش خندش میگیره و میگه
توغلط میکنی بامن قهرکنی
ازلحن صداش خندت میگیره
همین برای خوشبخت بودن کافیه اینکه بهت نشون میده طاقت نداره صداتو نشنوه
_________________________________________________________________________________
راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت ...!
صداقت ؛
مهربانی ؛
زیاد به “تو” توجه داشتن ؛
و خیلی حماقت های دیگر …
این روزها ، هرچه خائن تر باشی ،
دوست داشتنی تری …
_______________________________________________________
جسارت میخواهد
نزدیک شدن به
افکار دختری که روزها مردانه
با زندگی می جنگد
اما شب ها…
بالشش از هق هق دخترانه اش خیس است
________________________________________________________________________________
عشق من . . .
از “نبودنت” دلگیر نیستم…
از اینکه روزگاری “بودی”، دلگیرم
_________________________________________________________________________________
عشقه من . . .
نوازشگر خوبی نبودی
ســـــــــــفید شده
تار مویی را که قســــــــــــم خوردی با دنــــــــــــــــــیا عوضش نمیکنی…
_________________________________________________________________________________
درســت زمانی که ســرت جــای دیگری گــرم است
دل مـــن همینــــجا یـــــــــخ میـــــزنــد !
چه فاصــله زیــادی است از سـر تـو تا دل مــن . .
__________________________________________________________________________________
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ...
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ !
ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ به ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ !
---------------------------------------------------------------------------------------------
عشق من . . .
خیالت را می فرستی در رویاهایم ک چه شود ؟
هی نبودنت را به رخم بکشی . . . ؟
میدانی رفیق . . . .
سردش بود . . .
دلم را برایش سوزاندم . . .
گرمش که شد با خاکسترش نوشت :
خداحافظ . . .
و رفت . . .
_________________________________________________________________________________
فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه...!
_________________________________________________________________________________
اسم های مجازی
تصویر های مجازی
مشخصات مجازی
و در بین این همه چیزهای مجازی
تنها یک چیز حقیقت دارد
تنهایی من...
_________________________________________________________________________________
و او درسـت همین کار را میکند!...!!
به کدامین بهانه مرا اینگونه به دنیایت پیوند زدی ....
که اینگونه محتاج بودنت شده ام ؟؟؟؟
__________________________________________________________________________________
دیشب در خواب ناگهان خدا در گوش من گفت:
تو را چه به عشق. . .
گفتم چرا؟
گفت تو خوابی و عشقت در آغوش دیگریست . . .
لبخندی زدم و گفتم :
خدایا این مخلوق توست . . .
شاید تو خوابی که خبر از رسم دنیایت نداری . . .
________________________________________________________________________________
هیچکس نفهمید . . .
شاید شیطان عاشق حوا بود که برای آدم سجده نکرد . . .
_________________________________________________________________________________
خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .
عقلم را گرفتی عشق را دادی . . .
عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . .
خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . .
آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .
خدایا برگرد . . .
من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری . . .
_________________________________________________________________________________
خسته ام . . . .
نه اینکه کوه کنده باشم . . . .نه . . .
دل کنده ام . . . .
_________________________________________________________________________________
گرمای تنت ارزانی همان لاشخورها . . . .
من سرمای تنم را به گرمای هوست ترجیح میدهم . . .
_________________________________________________________________________________
گاهی حجم دلتنگی هایم آنقدر زیاد میشود که دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ میشود . . .
دلتنگ کسی که گردش روزگارش به من که رسید از حرکت ایستاد . . .
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید . . .
دلتنگ خودم . . .
دلتنگ تو لعنتی . . .
________________________________________________________________________________
گاهی دلم به اندازه ی یک مجلس ختم میگیرد . . .
حتی اگر تمام خیابان ها را آذین بسته باشند . . .
کاش بودی عزیز لعنتی ام . . .
کاش . . .
________________________________________________________________________________
گاهی باید بگذری و بروی رفیق . . . .
وقتی میمانی وتحمل میکنی از خودت یک احمق میسازی . . .
________________________________________________________________________________
مهلت بده لعنتی . . . .
قبول . . . . میروم . . .
فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم . . . .
__________________________________________________________________________________
میدانی رفیق . . .
دلم یک آمدن میخواهد بی هیچ رفتنی . . .
و یک همدم که خیانت نداند . . .
_________________________________________________________________________________
تو را هر لحظه به خاطر می آورم
بی هیچ بهانه ای
شاید دوست داشتن همین باشد...
__________________________________________________________________________________
خیالی نیست . . .
قرار است از فردا به افتخارت فاحشه شوم . . .
شاید هم خوابگی و آغوشت نصیبم شود . . .
آخر شنیده ام فاحشه پسند شده ای لعنتی . . .
________________________________________________________________________________
چقدر سخت است نمرده باشی وازت بخواهد گورت را گم کنی . . . .
________________________________________________________________________________
به سلامتی پسری که به دوست دخترش گفت :
روزی که جلوی دختری غیر از تو زانو بزنم . . . روزیه که بخوام بند کفش دخترمون رو ببندم . . . به سلامتی . . .
________________________________________________________________________________
دست بر دلم نگذار . . .
میسوزی . . .
داغ خیلی چیزها بر دلم مانده . . .
_______________________________________________________________________________
سیاهی لبهایم از سیگار و قلیون نیست . . .
لبهایم عزادار حرفهای نگفته دلم است . . .
________________________________________________________________________________
چقدر زیباست کسی را دوست بداریم . . .نه از روی نیاز . . .نه از روی اجبار . . .و نه از روی تنهایی . .
فقط برای اینکه ارزش دوست داشتن را دارد . . .
________________________________________________________________________________
همین...
________________________________________________________________________________
آهسته بیا
چیزی هم ننویس
نظر هم نگذار
همان که بخوانی بس است
من به بی محلی آدمها عادت دارم
________________________________________________________________________________
تلخ است ،
همه فکر کنند سرت شلوغ است ،
و تنها خودت بدانی چقدر
تنـــهایی ...
کوتاه مینویسم دوستت دارم . . . .اما از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم . . .
وای از روزی که شریک خاطره هات یه شماره خاموش باشه و یه سیگار روشن . . .
__________________________________________________________________________________
عشقم اگه عوض شدی عیبی نداره ...
فقط عوضی نشو ...
________________________________________________________________________________
عشقه من ... همدم تنهاییم نبودی ...
همدم تن هایی شدی که تنت را برای یک شب میخواستند . . .
________________________________________________________________________________
من بودم و یک خط خاموش ...
من بودم و دوستت دارم هایی که هیچوقت تحویل داده نشد ...
کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چقد وزن دارد . . .
کاش بودی عزیز لعنتی ام . . .
________________________________________________________________________________
مواظب باش به چه کسی اعتماد میکنی رفیق . . .
شیطان هم روزی فرشته بود . . .
________________________________________________________________________________
هرگز به دیگران اجازه نده قلم تو را در دست گیرند ...دفتر سرنوشتت را ورق بزنند... خاطراتت رو پاک کننن
و در پایان بنویسند . . .قسمت نبود . . .
_________________________________________________________________________________
سکوت …
و دیگر هیچ نمی گویم …!
که این بزرگترین اعتراض دل من است
به تو …
سکوت را دوست دارم
به خاطر ابهت بی پایانش …
_______________________________________________________________________
یـه چیـزی که هیـچ وقـت فکـرشُ نمـیکـردم
کـه به ایـن زودی بهـش بـرسـم
این بود که تـو این سـن بشینـمُ گـاهـی ناخودآگـاه
نفسهـای عمیـق از تـه دل بکشـم...
واسـه کشیـدنـشون حـالا زود بود ...!!!! خـــــیــــلی زود!!!
_______________________________________________________
بفهم . . .
دارد ناز تو را میکشد . . .
مردی که از غرور . . .
خورشید هم به پایش نمیرسد . .
سکوت می کنیم....
به یاد تمام "دوستت دارم" هایی که در گلو ماند !
سکوت می کنیم...
به احترام تمام خاطراتی که درودیوار زندگی را آذین بسته اند !
سکوت می کنیم...
برای لحظه ای بیشتر باهم بودنمان . . . .
و سکوت انگار سخت ترین کار ِ دنیاست !
سکوت می کنیم !
آخ !
دیدی چه شد ؟
من با همین کلمات سکوتم را شکستم....
________________________________________________________________________________
اینروزها همه آدمها درد دارند
درد پول, درد عشق, درد تنهائی ...
اینروزها چقدر یادمان می رود زندگی کنیم
________________________________________________________________________________
محبت زیادی، همیشه آدمها را خراب می کند
گاهی آدمها می روند
نه برای اینکه دلایل ماندنشان کم شده
بلکه به این دلیل که آنقدر کوچکند که
تحمل حجم بالای محبت تو را ندارند
او که رفتنی است، بگذار برود . . .
________________________________________________________________________________
ابراز احساسات بیش از حد هم خوب نیست
بعضیها را بیحس میکند
________________________________________________________________________________
شب هایم می گذرد
بدون اینکـــه
دلم هوای آغوشت را داشته باشد
آغوشت ارزانی دیگران
من مهمان
پاهای بغل کرده ام هستم
و این آرامشم را حتی
با تو عـــوض نمی کنم
________________________________________________________________________________
عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست...
و غمــت سـهم ِ مــن!
________________________________________________________________________________
یادم باشد به سهراب بگویم که عشق دیگر تپش قلبها نیست؛ صدای فنر تختهاست!!
هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم
________________________________________________________________________________
گاهــــــــــــــی دِلـــــــم
تفــــــــــــریح ناسالم می خــــــــــــواد
مثــــــــــــــــل فکر کــــــــــــردن به تـــــــــــــــــو !
________________________________________________________________________________
دلم واسه روزایی تنگ شده که هیچکی رو دوس نداشتم ...
چه خوب بود اون بی خیالی ها
________________________________________________________________________________
فــرامـوشــتـــ ـــــ کـردم
دیـگـر پـشـتـــــ هـیـچ پـنـجـره ای در انـتـظـارتـــــ ـــ نـیـسـتـم
فـقـط شـایـد بـعـدهـا بـا لـبـخـنـدی تـلـخ
یـادتــــــــ کـنـم . . .
________________________________________________________________________________
دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ...
درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم !
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”
________________________________________________________________________________
همیشه
. خاطره ای هست
.
که نفس آدم را برای لحظاتی می گیرد..!!
________________________________________________________________________________
میمیرَم اَز تصـَور انگشتــآنت در بیـنِ مـوهآیش !
دیگـر نیستـی بـرآی نوآزش موهآیـم ..
خیآلی نیست !
اَز تَـه میزنمِشآن ..
________________________________________________________________________________
بـر گردن غـروبـش بیـانـدازم ....
________________________________________________________
من عاشقانه هایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تـو . . .
از لج خـودم . . .
که حاضر نبودیم یک بار
این ها را واقعی به هم بگوییم. . . !
ای کاش آدمیزاد ،
سختیه تحمل تمام تنهایی ها ، گریه ها ، دلتنگی های بی بهونه و بی خوابی های شبونه...را میفهمید
و
زندگی را رو سرت آوار نمیکرد
با گفتن جمله ی بی رحمانه ی
" مرا ببخش ، من لیاقت عشق تو را ندارم "
_________________________________________________________________________________
گاهی وقتا چقدر اذیتت میکنه ، این دروغی که پشت فراموش کردن پنهون شده ،
زبونت میگه فراموشش کردی ، ولی دلت هنوز داره با یاد وخیالش زندگی میکنه
_________________________________________________________________________________
بعضی وقتها باید یقه ی احساست را بگیری
با تموم قدرت سرش داد بزنی و بگی:
تورو خدا بسه
بسه دیگه تا حالا هرچی کشیدم از دست تو بود
________________________________________________________________________________
سلامتی همه ی حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد . نه تو چت تایپ کرد و نه میشه پای تلفن گفت ...
حرفایی که فقط ماله وقتیه که تو رو در آغوش دارم ...
________________________________________________________________________________
زندگی
"زندگی" بـه من آموخـت . . .
آدمها نـه " دروغ " می گویند
نه زیر " حرفشان " می زنند .
اگر " چیزی " می گویند . . .
صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت
نبـایـد رویش " حساب " کرد
________________________________________________________________________________
عزیز لعنتی ام ...
تنها به من بگو که چه باید میکردم و نکردم ...
تنها لحظه ای در چشمان من نگاه کن و مردانه بگو که غیر از عمر و جوانی و شور عشق دیگر چه باید به پای تو میریختم ...
من که در هر شرایطی در کنار تو ایستادم ...
و حالا میفهمم تنها اشتباه من اعتماد به تو بود ...
بیا و یکبار هم که شده مرد باش ...لحظه ای در چشمان من مردانه نگاه کن ... لحظه ای ...
________________________________________________________________________________
بدترین شکل دلتنگی برای کسی این است که در کنارش باشی و بدانی هرگز به او نخواهی رسید ...
________________________________________________________________________________
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
_____________
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای
کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت !
روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . .
یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟
______________________________________________________________________
نـشـستـه ام…
بـــیـادِ کــودکــی هـــایــم،
دور ِ “غــلـط”هــا،
یـک خــط ِ قرمز مـی کـــشـم !
حتی…
دورِ تــــــــو !
______________________________________________________________________
شــک نکــــن ...!
" آینــــده ای " خواهـــم ساخت که ,
" گذشتــــه ام " جلویــــش زانــو بزنــــد ...!
قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...!
برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود ,
آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه ,
به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت "لعنـــت " بفـــرستـی
______________________________________________________________________
درد مـــن،
چشمانـــی بـــود کـــه
بـــه مـــن " اشـــک " هدیـــه میـــداد
و بـــه دیگـــران " چشمـــک " ..........!
______________________________________________________________________
دلم گرفته است هم از تو هم از خودم میدانی چرا؟
برای اینکه دراولین فرصت به دنبال دیگری میرویم
وهمدیگر را جایگزین می کنیم این عشق است یا هوس
اصلا آیا دلی مانده که به عشق پایبند باشیم
چرا نمیخواهیم عشق را در واقعیت حضورش ببینیم
چرا حرف دلمان را نمیزنیم ومیخواهیم همه بدانند که چه در دل داریم
و دراخر نمیدانیم چراحرفهای ما به جای دهان ازچشم برون می آید؟
________________________________________________________________________________
مگر خودت نگفتی خداحافظ؟
پس چرا وقتی گفتم"به سلامت" نگاهت تلخ شد؟
برو به سلامت
دیگر هم سراغم را نگیر!
خسته تر از آنم که بر سر راهت بنشینم
و دلیل رفتنت را جویاشوم...
همین کافیه....!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
آب رفتند چشمانم از بس که شستم و همچنان نبودنت را میبینم. . ..
پس چه میگفتی سهراب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پایانی برای قصه ها نیست،
نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
خسته ام از جنس قلابی آدمها...
دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده،
حالم خوب است...
اما گذشته ام درد میکند!!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دلتنگ شده ها . . .
نمیدانم ...؟ شاید برای تو یا برای دیروزهایی که با تو بودم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تو که نباشی بهشت هم برود به جهنم . . .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگه کثافت رو با خودکار معطر بنویسی هم چیزی از معناش کم نمیشه !
درست مثه آدمهای گندی که لباس و آرایش و موقعیت خوب دارن. . .
__________________________________________________________________________________
ساده نیست گذشتن از کسی که گذشته ات را ساخته . . .
________________________________________________________________________________
انصاف نیست دنیا انقدر کوچک باشد که ادم های تکراری را روزی هزار بار ببینی
و انقدر بزرگ باشد که کسی را که دلت میخواهدحتی یک بار هم نبینی
________________________________________________________________________________
خدایا ساده از گناهانم بگذر . . .
همانطور که ساده از ارزوهایم گذشتی . . .
________________________________________________________________________________
اولش شیرینه
اولش عشق سرزده میاد تو دلت
اما...
اخرش تلخ
آخرش تموم هستی ات رو ازت میگیره تا از دلت دست برداره
_________________________________________________________________________________
گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ….
_________________________________________________________________________________
بهار و این همه دلگیری ؟؟
کسی فصل ها را جا به جا نکرده ؟؟!
لبانم خیسی لبانی را میخواهد با طعم محبت نه شهوت . . .
موهایم نواز دستهایی را میخواهد با طعم ناز نه نیاز . . .
تنی را میخواهم که روحم را ارضا کند نه تنم را . . .
________________________________________________________________________________
دنیا , دنیای ریاضی است . . .
وقتی عشق را تقسیم کردند و تو . . . خارج قسمت من شدی
__________________________________________________________________________________
بوی رفتن میدهی....
عطر تازه ای خریده ای ؟؟؟
________________________________________________________________________________
دیگر یاد گرفته ام با هر لبخندی خیال دوس داشتن به سرم نزند . . .
________________________________________________________________________________
یک پاکت سیگار . . .
شراب به مقدار لازم . . .
یه دل پر . . .
اینجا شروع ماجراست . . .
انتهایش را خدا هم نمیداند
________________________________________________________________________________
کجای زندگی را با تو مشترک بوده ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که حالا تلفن خوش خیالت تو را مشترک مورد نظر من میخواند؟؟؟؟؟؟
مورد نظر شاید ولی مشترک نه . . .
چه خوش خیال است
من + تو = هرگز
گاهی بدون گریه ، بغض ، داد و هوار ؛ با غرور باید قبول کنی که فراموش شده ای و بروی دنبال زندگی ات
گاهی بعضی حرف ها ریتم ندارند ، آهنگ ندارند … اما خوب که گوش کنی درد دارند
خاطره یعنی یک سکوت غیرمنتظره میان خنده های بلند
__________________________________________________________________________________
چقدر تلخ بود . . .
دهانش بوی سیگار میداد و من میدانستم او سیگار نمیکشد
________________________________________________________________________________
جای خالیت وقتی حس میشود که ادمهای بعدی بر خلاف تو چنگی به دل نمیزنند
دلگیرم از تنهایی های مکرر . . .
از مردمانی که بودنشان را ادعا میکنند . . .
و از زمانه که محبت طلب کردم و هیچ نبود .. . .نه دستی . . .نه دوستی . . .
و باز تنهایی...!!!
_______________________________________________________
سلامتی اونایی که سنی ندارن ولی . . .
روزگار دلشونو پیر کرده
__________________________________________________
گوشه راستم بنویس پخش زنده . . .
پخش مستقیم از کجایش مهم نیست . . .!!!
بنویس زنده است هر چند دلش گرفته باشد . . .
این تو نیستی که مرا از یاد برده ای . . .
این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهنت عبور کند...
صحبت از فراموشی نیست . . .صحبت از لیاقت است
_________________________________________________________________________________
سالهاست عبور کرده ام از خویش . .
یادم بخیر
_________________________________________________________
باورم نمیشود . . . انقدر سرگرم زندگیست که به یاد نمی آورد
روزی دیوانه ام بود
بزرگترین حماقت زندگی می تونه این باشه که
به کسی که اشکاتو میبینه و بی اعتنا میره ،
برای بار دوم اعتماد کنی ....!
اسم نگرانی هایت را بگذارد گیر دادن . . .
و برای بی تفاوتی هایش اعتماد داشتن به تو را بهانه کند . . .
بیزار باش رفیق
ای کاش نقشه سرزمینم به جای گربه شبیه سگ بود . . .
تا مردمش به جای این همه خیانت کمی باوفا بودند . . .
******************************************************************************
سـخـت تـر از نـبـودنـت انـکار دوسـت داشتـنـت است ...
انـکار تـنهایـیـمــ ،
دیـدن غـرور خـرد شدهـ امــ ،
و اشـک هـایـے کـه بـے اختـیار جـارے مے شونـد ...