شست باران همه کوچه خیابان ها را پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من
آدم واسه کسی غیرتی میشه که دوسش داره آدم به کسی گیرمیده که میخوادش ادم با کسی قهر میکنه که دوسش داره وگرنه کدوم آدمی با دشمنش قهر میکنه اما دریغ ازیه ذره فهم دریغ ازیه ذره شعور
او که آخر قصه قرار بود بیاید اول قصه رفت…
بدترین نوع دلتنگی دلتنگی واسه خودته واسه اونی که قبلا بودی
میدانم که میمانی پس لااقل باران را بهانه کن…
وقتِ صحبت از رفتنِ دوباره و دوری از دیدگانِ دریا نیست سر به سرم میگذاری!!!
خدایا
هیچکس رو به چیزی که قسمتش نیست وابسته نکن
تغییر نکنید! بخاطر اینکه آدمها دوستتان داشته باشند! خودتان باشید…. و بدانید آدمهایی که لیاقتتان را دارند، خودِ واقعی شما را میخواهند
تمام دلتنگی های دنیا را یکجا می خرم ، تا کسی بجز من دلش برایت تنگ نشود …
همیشه افراد ساکت را دوست داشته ام.
هیچگاه نمیفهمی در حال رقصیدن در رویای خویشند و یا سنگینی بارِ هستی را به دوش میکشند …
در بلندترین جای شهر دوستت دارم را فریاد می زنم جایی که بادها صدای مرا در گوش خیابان ها بپیچانند و پرندگان ادامه دوست داشتن مرا پرواز می کنند…
می دانی وقتی قبل از برگشتن فعل رفتنی در کار باشد محبت خراب می شود، ویران می شود محبت هیچ می شود باور کن یا برو یا بمان اما اگر رفتی هیچ وقت برنگرد هیچ وقت
حال عجیبی دارم این روزا ابری شدم نزدیک بارونم چند تا بهارو برنمیگردی؟ چند ساله درگیر زمستونم
آهای دلم گریه نکن اگه کسی باهات نموند
اگه تو آسمون شب واست ستارهای نبود
آهای چشای خیس من از روی دلــــتنگی ببـار
به عکس اون نگاه نکن دیوونه بازی در نیــــار
به خاطراینکه کسی ازتون خوشش بیاد، وانمود نکنید که کسی هستید که نیستید، خودتون باشید، چون بعدش که میفهمه، نه تنها دیگه خوشش نمیاد ازتون، بلکه بدشم میاد 8
از یه سنی به بعد هر چی بیشتر دنبال مقصر بگردی، بیشتر به خودت میرسی
آدمه دیگه.. کم کم که زورش به دلتنگیاش نرسید.. از هر چی باعث دلتنگیشه بیزار میشه 8
همیشه اونی که اول رابطه عاشق تره زودتر کم میاره
تنهایی ریشه تمامی گناهان و درد هاست چوپان را تنهایی دروغگو کرد !!!
دلتنگم… دلتنگ کسی که هیچ کسم نبود همه کسم شد..
و در آخر بی کس ترینم کرد و رفت!…
چیزی بگو گاهی چنانم بی تو که عبور سایه ام از کنارم نگرانم می کند…
کاش کودک بودیم تا بزرگترین خطای ما … خط خطی کردن روی دیوارها بود نه دل انسان ها….
بشر، آنقدر که از ترسِ حوادث اتفاق نیفتاده در آینده در رنج است، از خودِ آن اتفاق، آنقدر رنج نبرده است!
دینی که با آن بزرگ شدی «هـویـت» تو نیست، حتی نظر تو هم نیست
مگر اینکه درباره اش«عمیقاً» «فکر» کرده باشی !
گاهی ما هیچ توجهی به کارهایی که دیگران برایمان انجام می دهند ، نمی کنیم و آنها را نمی بینیم تا زمانی که از انجام آن کارها دست بکشند …
زندگی خلاصه ایست از : ناخواسته به دنیا آمدن ! ناگهان بزرگ شدن ! مخفیانه گریستن ! دیوانه وار عشق ورزیدن ! و عاقبت در حسرتِ آنــچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مُــردن …!
کوره را برای سوزاندن دشمنان خود آنقدر شعله ور نکن که
شعله اش خودت را بسوزاند….
نوشته هایم را بخوان. . . . نترس !! بی کسی که واگیر ندارد
چتر و باران همه بهانه اند؛ دلم، دلى براى خیس شدن میخواهد!
این چتر هم حواسش دیگر به من نیست…
پشت کدام پنجره نشسته اى؟ که من خیس از تمام نبودنت هایت شده ام!
ساده نگیر!
یڪ زن اگر بخواهد می تواند از تو کسے بسازد، ڪه بعدِ او دلت نیاید هیچ عڪسِ دو نفرهاـے را قاب کُنے …
خیالی نیست دیگر دردهایم را نمیگویم به روی دردهای کهنه ام تشدید بگذارید
هنگام مواجه شدن با ابلهان تنها یک راه برای نشان دادن شعور خود دارید و آن همکلام نشدن با آنهاست…..
همیشه از مباحثه دوری کنید همانطور که از مار زنگی و زلزله فرار میکنید.
به هیچ کس با صراحت نباید گفت که اشتباه میکنید.
احمقانه تر از برگشتنِ قاتل سره، صحنه ی جرم برگشتنه آدما به رابطه تموم شدشونه
کسانی هستند که برداشت دیگران برایشان زیادی مهم است…
ارزش ندارد که آدمی برای مبارزه کردن با کوته فکران خود را آزرده سازد ؛ زیرا پیروزی بر آنان هیچ ارزشی ندارد .
گاهی آدم باید اونقدر خوب باشه که ببخشه اما اونقدر احمق نباشه که دوباره اعتماد کنه
در درون شهر کوران
دردها دارم ز بینایی
بعضیا مثل کبریت می مونن…. در ظاهر خیلی بی ارزشن… ولی می تونن زندگیتو به آتیش بکشن…
گرگ با همنوعانش شکار میکند خو میگیرد ، زندگی میکند ولی چنان به آنان بی اعتماد است که شب هنگام خواب با یک چشم باز میخوابد ! شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است..
اونایى که یهو دست از گفتن ناراحتیشون بر میدارن و ساکت میشن الزاما مشکلشون حل نشده اینا فهمیدن حرف زدن هیچی رو حل نمیکنه..
خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی
که بی قرار نباشد، که بی قرار شوی …
آن دلارام که بَرَد از دلم آرام کجاست؟
اونقدری که آدما تو پیر کردن همدیگه تاثیر دارن گذر عمر نداره…!!
گفت : میدونی بدتر از دلتنگی چیه؟ گفتم : چیه؟ گفت : اینه که برگرده و اوضاع از اینی که هست، خراب تر بشه ..