زیباترین شعر نویی است که تا به حال خوانده ام 

 منم زیبا

که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیزا، من خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی . یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را.  بجو مارا،  تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم،  آهسته میگویم، خدایی، عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم. تویی والاترین مهمان دنیایم.
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من آفریدم، بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟  رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود، آن مخلوق خود را.
این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مرابا قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو، جزمن کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد

سهراب سپهری

سهراب عزیز خدا رحمتت کنه، مطمئنم این شعر به تو الهام شده، خوش به حالت که اینقدر به خدا نزدیکیماچ 

 

 

 

آیا بلایى که به مؤمن مى‏رسد، به خاطر گناه است
ابو الصباح» گوید به حضرت صادق- علیه السّلام- عرض کردم: آیا بلایى که به مؤمن مى‏رسد، به خاطر گناه اوست؟ فرمود:
«نه بلکه به خاطر این است که خداوند متعال ناله و شکایت و دعایش را بشنود تا برایش حسنه بنویسد و گناهانش را محو نماید. همچنان که برادر مؤمن از برادرش عذر خواهى مى‏کند، خداوند متعال نیز از بنده مؤمنش عذر خواهى کرده مى‏فرماید: به عزّتم قسم! که تو را به خاطر حقارت و ذلّتت فقیر نکردم، پرده را کنار بزن، در این هنگام پرده را کنار زده، پاداش الهى را که مى‏بیند، مى‏گوید: پروردگارا! آنچه را که از من بازداشتى، بر ضررم تمام نشده است».
«هیچ قومى را خداوند متعال دوست ندارد مگر آنکه آنها را به بلا مبتلا مى‏نماید».
«همانا پاداش بزرگ، با بلاى بزرگ همراه است».
«خداوند متعال مى‏فرماید: برخى از بندگان من دینشان پایدار نمى‏ماند مگر آنکه غنى و تندرست باشند، من هم از این راه، آنان را مى‏آزمایم در مقابل برخى از بندگانم، دینشان پایدار نمى‏ماند مگر آنکه فقیر و مسکین و داراى بدنى مریض باشند، اینان را هم از این راه آزمایش مى‏نمایم، در نتیجه دینشان برایشان برقرار مى‏ماند».
«خداوند سبحان از مؤمن عهد گرفت که سخنش تصدیق نشود و از دشمنش انتقام نگیرد».
«هر گاه خداوند متعال بنده‏اى را دوست بدارد، او را در بلا غوطه‏ور مى‏سازد که وقتى دعا کرد مى‏گوید: لبیک اى بنده‏ام! من بر درخواست تو قدرت دارم اما آنچه برایت ذخیره ساخته‏ام بهتر است».

 

 

زندگانی با همین غم ها خوش است
با همین بیش و همین کم ها خوش است
زندگی کردیم و شاکی نیستیم
بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم