بــــاید بــاور کنــیم !
"تنـهـــایی" . . .
تلـــخ تــرین بــلایِ بــودن نیــســت . . .
چیـــزهـای بـدتــری هـم هســت . . .
روزهـــای خستـــه ای که در خـلـوتِ خـانـــه، پـیـــــر می شــوی . . .
و ســال هــایی که ثانــیه به ثانیــه از سَــر گذشتــه اســت. . .
تـــازه پِــی می بـــریــم کـه تــنـــهـایـی، تلخــخ تــرین بـلایِ بـــودن نیســـت. . .
چیـــزهـــای بدتـــری هم هســــت
دیــر آمـــدن!
عشقتهیچگاه
تو را...
آنگونه دوست نخواهم داشت...
که زندانیم باشی...!
زندانبانی...
شغل مورد علاقه ام نیست...!
و از دید من...زندان...
منفورترین مکان دنیاست...!
من...
تارهای افکار خویش نیز...گسسته ام...!
چه برسد...به تو...!!!
تو میتوانی پرنده باشی...
اما...
اینکه بخواهی تا چه حد...
در آسمان من...
اوج بگیری...در خود توست...
میزان اوج گرفتن و پروازت...
بستگی دارد به..."آرزویت""باورت""خواستنت""صداقتت"
و..."عشقت"
هر میزان که...
از چشمه عشق...
سیرابتر بنوشی...
بیشتر اوج خواهی گرفت...!
من...
تو را...آرزو نخواهم کرد...!
آنکه با دل می آید...با دل میماند...
و این...
می ارزد به تمام زندگی...!!!
همه ی فصل جوونیم پا به پای عاشقی رفت
تا رسیدم به تو عمرم مثل عطر رازقی رفت
دل من تو این جزیره واسه هر دلی پناه بود
لب ساحل تک و تنها چشم به راه قایقی رفت
دیگه حوصله ندارم خسته ام خسته ی خسته
روی کتفم جای زخم و دلم از همه شکسته
برای لمس دستای لطیفت
من هر شب لحظه ها رو می شمارم
همه دلواپسی هام مال اینه
ازت خاطره خوبی ندارم
کمی زوده بری آسوده باشی
بدون من و یاد چشم خیسم
کمی زوده بخوای از من جدا شی
نرو با رفتنت دیونه می شم
وقتی تند تند غر میزنم و سکوت میکنی...
بعد سرمو میارم بالا و تو فقط نگام میکنی...
میگی:
ای جونم قیافشو...
بعد هر دو میخندیم...
همون لحظه است که تو دلم میگم خدایا ازم نگیرش.
هوا آرام
شب خاموش
راه آسمان ها باز
خیالم
چون کبوترهای وحشی می کند پرواز
رود آنجا
که می بافند کولی های جادو، گیسوی شب را
تنم را
از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
یادم نیست
طلوع اولین گل سرخ بود
یا غروب آخرین نرگس زرد ؟!
که پروانه ها
تو را در من سرودند
یادم نیست
اولین شعرم را برای تو
که باران کجا می خواند
و پنجره ها فهمیدند
یادم نیست
اگه هر چقدر تلاش کردی
بازم احساس کردی خدا کمکت نمیکنه
مطمئن باش خیلی دوست داره
زن ... جنس عجیبی ست!
چشم هایش را که می بندی، دیدِ دلش بیشتر ...
من ﺍﮔﺮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﻢ ... ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻘﻢ ...
ﻧﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ …
ﻓﻘﻂ ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﻢ ﺗﺎ ﻋﺸﻖ ﻳﺎﺩ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻤﺎﻧﺪ ...
واحد اندازه گیری فاصله متر نیست ،
اشـــــــتیاق است ،مشـــــتاق که باشی
یک قدم هم فاصله یی دور است

<><><> >/>>/>>/>> | |
| |
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند ،
می گویندحساسیت فصلی است ،
آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم .

<><><> >/>>/>>/>> | |
| |
<><><> >/>>/>>/>> | |
| |
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها!
یک طرف پنجره ها!
در همه آوازها! حرف آخر زیباست!
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻬـــــــــــــﺍﻥ ﻛﺴﻲ
ﻫﺴﺖ ﻛﻪ
ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻧﺶ ﺭﻧﮓ ﺭﺧﺴﺎﺭﺕ ﺗﻐﻴﻴﺮﻣﻲ ﻛﻨﺪ
ﻭ ﺻﺪﺍﻱ ﻗﻠﺒﺖ ﺁﺑﺮﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﻴﺒﺮﺩ
ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻣــــﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ،
ﻣﻬﻢ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ:ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﺪ،ﻧﻔﺲ ﺑﻜﺸﺪ
ﻭ ﻟﺬّﺕ ﺑﺒﺮﺩ...
<><><> >/>>/>>/>> | |
|
چند وقته که از دستِ من رفتی
چند وقته اوضام درب و داغونه
اسمم یه چیـز دیگه بود اما
دکتر صدام میزنه: دیـوونه ..!!
تو نیمه ی گم شده ی من نیستی...
تو
همه ی گمشده ی منی...!!

عشق از تو مرا من ساخت...اما تو نمی فهمی
من تو شده ام تو من... این را تو نمی فهمی
من بید تبر خورده تو تیغ تبر بودی
معنای شکستن را حتی تو نمی فهمی
لیلاترم از لیلا ...افسانه ی عــشقم را
مَردُم همه فهمیدند !
اما تو نمی فهمی ..!!

من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری ...

تمام معادلاتم را بهم زده ای !
دائم پنج را برعکس می نویسم..!

آقا عیار اخم ابروهایتان چند است؟
شرط پذیرایی لبی همراهِ لبخند است ..!
اینبار مهمان من شدم... یک استکان چایی ؟!
هر چیز از دست شما شیرین تر از قند است...

بعضی آدمهـا هستند ؛
که وقتی گرفتارشون میشی ...دیگه از آزادی بَدت میـاد !

مگـه جــز من تو این دنیـــا کسی می گرده دنبالـــت
کـــــجا میری تو این سرما ؟
کـــــجا میری با این حالـِت ...؟!

رستاک
در مجلس تـرحیم اگر تار و دف آورد !
یـا جای گلایل سر قبـرم علف آورد !
مـنـعـش نـکـنـیـد ...! ایـن جگر آزرده ی طناز
یـک عمر بـه این شیـوه دلم را بـه کـف آورد ...

قدم میزنم با چه حــالــی
فقط جای تــو خـالـی..!

یکی بود یکی نبـود مال قدیمهاست .
الان همه باشن تو نباشی
هیچکس نیست....

دوستت دارم هایت را ... به کسی نگو !
همه را نگه دار برای خودم !
من..
جــانم را برای شنیدنشان کنار گذاشته ام .

ساده که می شوی همه چیز خوب می شود. برایت فرقی نمی کند تجمل چیست، قیمت تویوتا لندکروزچند است.
مهم نیست نیاوران کجاست.
همیشه لبخند بر لب داری
روی جدولهای کنار خیابان راه می روی،زیر باران دهانت را باز می کنی ..
آدم برفی که درست می کنی؛ شال گردنت را به او می بخشی.
ساده که باشی آدم های ساده را دوست داری.
ساده که می شوی فرمول نمی خواهی،
ایکس تو همیشه مساوی ایگرگ توست ،
ساده که می شوی ،حجم نداری، جایی نمی گیری
زود به یاد دوستان می آیی و... دیر از خاطر می روی.
ساده که می شوی کوچک می شوی...
توی دل همه جا می شوی...

گــاهی....
همه ی دنیــا
فـــدای خنـده های کسی که
دوستش داری ...

عصر بارانی و چایی... توی ایوان بوی نم
در خیالم با تو خوش بودن شدیدا ساده است...

زهرا اسحقی
تمام عمر من چهــار دقیقه است .
همان چهار دقیقه ای که چشم دوخته بودم به چشمهایت ؛
و تو
پلک هم نمیزدی..!

سلام به "آنها" که همیشه دم دست هستند...
آدم هایی که عجله ندارند.
"آنها" که «گوش» هستند.
"آنها" که هوای گفتگو دارند.
"آنها" که کلمه به کلمه با تو هستند.
"آنها" که وقتی تلفنی با آنها حرف می زنی مرتب نمی گویند: باشه باشه...که یعنی خداحافظ !
جانم در می رود برای "آنها" که نیمه راه نیستند. نیمه تمام نیستند.
پلاک موقت نیستند. یک روزه نیستند.
"آنها" که مدام هستند.
"آنها" که جنس روابط شان همیشگی است.....
سلام به "آنها" که تمام نمی شوند.

قـرارمان ایستگـاه شـاهد
می گویند عقد بدون شاهد نمی شود...

کوچه ی ما هیروشیماست !
رد که می شوی...
عده ای سرگیجه می گیرند ،
عده ای چشمشان می سوزد...
من هم که تا چندین نسـلم ،عاشق تو شده است...

نقره
بیا بازی کنیم
تو بخند من ضعف کنم ..!

کجـــایی عـلاقه ی من ..؟

من چُنینم که می بینی و تو چنانی که می دانی..
با کردار زشتم، طالب بهشتم، با آن که نکِشتم و دانه ای نهشتم، جز آنکه حُبّ تو را به دل سرشتم.
الهی!
اگرپستم، بنده ی توهستم
دلم را به رحمت تو بسته ام، وحالا در انتظار کرمت نِشسته ام.
اگر ناقابلم، به درگاره تو سائلم و اگر بی حاصلم، به تقصیر و قصور خود قائلم و اگر جاهلم، به تو مایل و اگر منع نمایی به جاست و در این باب چون و چرا گفتنِ من خطا است.
امر، دست توست و جمیع مطالب پای بست تو است...
حلقه کوبِ باب کرمت و گدای در خانه ات..
حاجت دارد و به غیر از این درگاه، جایی سراغ ندارد و پیوسته تخم امید در مزرع دل می کارد ؛
تو میدانی و رحمت بی نهایتت...

تو نباشی من از آینده ی خود پیـرترم
از خرِ زخمیِ ابلیس زمین گیرترم
تو نباشی من از اعماقِ غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم...

هیچ کس... هیچ کس نمی داند
به نگاهت چه عادتی دارم
هیــچ فرقی نمی کند دیگر
اینکه با تو چه نسبتی دارم …

در زمستان صورت پدرم سرخ بود؛ گفت از سرمــاست ...
در تابستان صورت پدرم سرخ بود؛ گفت از گـرماست ...
چرا هیچکس به من نگفت سرخی صورت پدرم ،
از سیلی روزگار است ...
چه تابستان چه زمستان ؛
و چه تمــــــــــــام فصل های عمرم....
" پدرم قهرمان منی "

دستور شرع گفته حلال است یک نظـر
من بعد از آن نظر به تو پـلکی نمی زنم ...

عمری خوشی را آه بـانو جان نمی خواهـم
اندازه ی یک استکان چــایی کنـارم بـاش...

خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران ! گردش یک روز دیرین..
پس چه شد ؟! دیگر کجا رفت ؟! خاطرات خوب و شیرین...

(پ.ن)
کجا بادبادکمو گم کردم ؟ کجا هستن شاه تیله هام ..؟کجاست لذت بازی با پای برهنه ؟کجاست همسایمون که ظهرهای تابستون دنبالمون میکرد :... مگه شما خواب ندارید ؟!!!
وقتی دلت گرفته
خــدا به فـرشتـه هاش میگه :
نیگــا .. دوباره یادش رفته من هستــم !!
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان با من سحر کن
بشکن ســر من کـاسه ها و کـوزه ها را
کج کن کلاه ، دستی بزن ، مطرب خبر کن

نانِ روزانه ی منی
گاه سیرم می کنی با زندگی
گاه سیرم می کنی از زندگی...

میخوام دستشو بذارم رو قلبم بگم :
ببین دخــتر بابات !!
این قلب واسه تو میزنه
پس با قهر کردنت منو از بین نبر ...

دلت ضـــعف رفته واسـه دیدنم
میدونم کجایی حواست کجاست !
منو دوست داری دلت با منه
بداخلاقیاتم همه ادعاست...

خدا نکند !!
کارم به جایـی بکشــد؛
که تو
آنجا نبـاشی ...

ﯾﻪ ﺭﻭﺯهاﯾﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻫﺴﺖ،ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻪ ...
ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯها ﻣﯿﮕﯿﻢ : ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ... ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ !
ﻭﻟﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯼ ﺑﺪى تو همین روزها بیفته؛
که روزى صد بار دعا کنى کاش همون روزها تکرار بشن....
ﺧﺪﺍﯾـــــــــﺎﺍﺍﺍﺍ...
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺯهاﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ اما بى مصیبت..هزار بار ﺷﮑــــــر


با اینکه در حوالیِ چشمم ندارمت
اما همیـــشه کنج دلم دوست دارمت!

تو عروس کسی اگر بشوی
نگذارم که دســت روی دســت..!!
من محمدعلیِ قاجارم
مجلست را به تـــوپ خواهم بست..!!

در دلم مِهر کسی خانه نکرده ست ؛ بیا ...
خانه خالیست ، نگه داشته ام جــای تو را

تو مسئول لبخند کسانی هستی که به امید مهری به تو سلام می کنند.
پس در این هوای زمستانی گرم باش و گیرا …

در زندگی هر کسی یک نفر هست ...
که مثل هیچ کـــــس نیست .

من هوای تو را به سر دارم
تـــو هـوایِ دلِ مرا داری
دلشکسته کسی به من میگفت :
خوش به حالت، امام رضا داری...

آلزایــمر هم که بگــیرم ؛ یــادت را پس نمیدهم !

ÆΔΦΛØΣ ΞΩ
به زبان باستان نوشتم : دوستت دارم
فکر شو بکن..! از اون قدیما...

یک چای داغ میریزم داخل زیباترین استکان خانه ،
یک دانه شیرینی هم می گذارم کنارش... ،
همراه یک آهنگ دلنشین و به خودم میگویم :
بفرمایید ..!
چایتان سرد نشود....

حتی یک بار نگفتی: دوستت دارم
فکر کن...! کنکور بدهی اما نتیجه اش اعلام نشود!

هیچ چیز سر جایش نیست !
جز تو
که در قــلب منی...
چقدر خــوبه بدونی همین الان یـــکی یه جـای داره
یه آهنگی رو به یـاد تـــو گـوش میده...

دستتان در دست او که دوستش دارید و دوستتان دارد... گــره بخورد ،
که خودِ خودِ خوشبختیست ...

عشق یعنی...
یه طوری نیگاش کنین انگار آدم قحطیه ...!

...
مادرم گفت: عروسم شکلاتی باشد!
لهجه اش مثل خودت خوب و دهاتی باشد..!
مادرم گفت: مبادا زن ارزان بخری!؟
او نمی خواست عروس اش صلواتی باشد!
عشق را خوب بفهمد و بغل کردن را
زن قشنگ است اگر عاشق ذاتی باشد!

قافیــه هایش با مــــــــن ،
تو فقط ردیف باش..!

الان که این را می نویسم ؛
ساعت دقیقا ... رأس نبودن تـوست .
تـو هر موقع دلت خواست بخوان ...!

بین شخصیتهای کارتونی که دوستشون داریم ،پینوکیو با همه فرق میکنه..
نه به خاطر پری مهربون!
به خاطر اینکه می خواست " آدم " بشه !

ای کاش روزی از خوی خرگوشی رهـا شوی و بدانی؛
من صیـاد تو نیستم .
.
.
عاشق توأم...

نمی بخشمت..!
قبول کن هیچکس...، جانش را به این راحتی نمیبخشد..! 
خزان برای دلم
بهـــــــــــــــار مال شما
که صــاف و ساده بگویـم :
سلام حال شما ...!؟

مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را ...

رفتگر جوان عاشق شده بود !
جرات گفتنش را هم نداشت ...
هیچکس هم نمی دانست چرا کوچه ی دخترک ؛
از همه جا تمیزتر است ....

و فکر کن...
من عاشق ِ عکس ِ رادیولوژی ات باشم!
همان عکسِ سیاه ِ بی حالت...
همان که یک توده ی گرم و تپنده را میان دنده هایت کادر کرده است...

هر روز خانه ﺭﺍ ﺟﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﺪ...
ﭘﻮﮐﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ ؛
ﺭﻧﮓ ﺩﮐﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﺮﻕ دارد .
هیچوقت به ﺍﻟﻤﭙﯿﮏ نرﻓﺘﻪ ؛
اما یک ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ.

دارم ! ببین ... چه خیر و چه شر، دوست دارمت!
بـــی استخاره های پدر، دوست دارمت!
دیگر رسیدَست به اینجام ...! گوش کن..!!
من.. این منِ مزخرفِ خر دوست دارمت!

آن پرنده که در آسمان می بینی کبوتر نیست !
" دوستت دارم "های جَلد من است که دارد بال بال می زند...

برای من دنیا یعنی ...
.
.
.
مزرعه ای کوچک؛
خانه ای جمع وُ جور؛
و...
زنی که دوستش دارم .

آقایِ من سلام !
حالم را اگر بپرسی
با همان " خوبم " هایی روبرو میشوی که
نباید باور کرد ...
حال من خوبست آقا ، اما شما باور نکن ..
بعضی وقتا میگی :
اِی امــام رضــــا (ع)...
بعضی وقتا هم میگی :
آااااای امــام رضــــا (ع)...
بعضی وقتا هم...
آه امـــام رضــــا (ع).....
.
.
.
.
بقیه اش بمانــــد...
(پ.ن)
همه دارند به اوضاع دلم میخندند
بخدا مست نکردم ؛دلم تنگ شده...
منُ
تاریکی ِ یلدا ُ
انارُ
.....حافظ
همه جمعیم در این لحظه ولی ؛
ما تـــــــــــــــو را کم داریم ...!

اگر نماینده ی مجلس بودم
طرح آمدنت را تقدیم می کردم .
مطمئن باش تصویب می شد ..
آخ !
تو مجبور می شدی بیایی ...

آبا عابدین
به دردت نمی خـــورم..؟
قبـــول !
غمت را که می خورم .

میدانی ؟
بعضی ها ؛ شبیه یک انجیر رسیده میمانند که یکهو ، از آسمان می افتند در دامن رنگارنگ زندگی ات .
آنقدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد ..!! از کجا آمد..!
بعضی ها ؛ شبیه عطر بهار نارنج هستند درکوچه های پیچ در پیچ دلت ...نفس میکشی..
آنقـــدر عمیق ، تا عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت ؛ در ریه هایت ذخیره کنی .
بعضی ها ...
اصلا چرا مثال انجیر و عطرنارنج ؟؟؟
بعضی ها آرامش مطلقند ؛
لبخندشان ، تلالو برق چشمانشان ؛ صدای آرامشان ، اصل کارِ تپشِ قلبشان ... یک آرامش مطلق است.
انگار یک دنیا آرامش را به رگ و ریشه ات تزریق میکنند و آنقدر عزیزند ؛ آنقدر بکرند ؛ که دلت نمی آید حتی یک خار کوچک هم به انگشتشان بخورد...
میترسی تمام شوند. نباشند و تو بمانی و یک دنیا حسرت ...
بعضی ها بودنشان ...همین ساده بودنشان ،همین نفس کشیدنشان ؛
یک عالمه لبخند می نشاند روی لبمان ...
خدا جان ...؛
در خلقت بعضی ها ؛ سنگ تمام گذاشته ای .
سایه شان کم نشود از روزگارمان .
تو
همیشه
خاص میمونی
چون
سلیقه ی منی...
والسلام
از تمام دنیا...
یک صبح سرد
یک چای داغ
و...
یک صبح بخیر تو
برایم کافیست..!

اگر سفره ی دلم را برایت باز کنم ؛ می آیی با هم جمع اش کنیم..؟

سلام لحظه هاتون بخیر و شادی
دوستان عزیزی که گلایه کرده بودین از اینکه حضورم در وبلاگ های قشنگتون کم رنگ شده...یا چرا ایمیل ها رو جواب نمیدم ؛ و اینکه با وجود کمبود وقت و شلوغی کارهاتون باز هم به این خونه سر میزنید و من چرا سر نمیزنم...
متاسفم و کم سعادتی از بنده ست.
شروع سال تحصیلی start مشغله های شیرین در خانواده ی ماست...بله همه ی ما به نوعی سرگرم زندگی هامون هستیم اما فرصت های خالی ما به یک اندازه نیست ... متشکرم که درک میکنید .
به امید خدا تابستون فرصتی فراهم میشه تا از نوشته های زیبای شما لذت ببرم.
موفق باشید و در پناه خدا ...
یاعلی
تو هر جای جهان باشی برات از دوووور میمیرم
نمیدونم حواست هست ؟ همش دستاتو میگیرم

حیفم آمد که صبح را ،
با نفس خوب خدا " هــا " نکنم !
بیت بی معنی " من بودن " را ،
با غزلهای صدا " مــا " نکنم !
حیفم آمد که در این روز دل انگیز خدا...
گره ی کوچکی از قلبی را ،
به سرانگشت دعا وا نکنم!

ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﻟﻪ ﺷﺪ، ﺩﻟﺖ ﺳﻨﮓ ﺍﺳﺖ ، ﺑﯿﺮﺣﻤﯽ
ﻓﻘﻂ ﮔــﺎﻫﯽ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﻦ،ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ...! ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ؟

دارم عقب نشینی می کنم...
این یعنی...
...عاشقت شده ام !

بیا با هم حرف بزنیم
مثل خورشید و گل آفتابگردان
تو هی بگویی و...
من دورت بگردم .

سه نفر بودند ؛
چاقو کشیدند
فـرار نکردم ..!
ایـستادم
با مُشت گره کرده...یکی از پشت محکم زد به کمرم
تمام تنم خون شد...!!
راستش ...
راستش دروغ گفتم.
فقط
خواستم
با چشمان درشتت
زُل بزنی به شعرم...همین

بهمن فاطمی
می دانم دوباره خوب خواهم شد
میان سبزه ها خواهم دوید
سبزه هایی که این روزها بوی زندگی نمی دهد..!
و دوباره لبخند خواهم زد
لبخند من...

(پ.ن)
این یه تقاضاست. هر شب قبل خواب ، برای شفای بیمارها بویژه بچه ها دعا کنیم،برای دلتنگی هاشون،برای آرزوهاشون و برای…
تا با لبخندشون دل عزیزاشونم شاد بشه
چنان ز پند شما ناصحان زمینگیرم
که گر دوباره نصیحت کنید ، میمیرم !
مرا به خویشتن خویش وا نهید که من
نه از قبیله ی زهدم ، نه اهل تزویرم...

دوست دارم یک شبه...
شـصت سال را سپری کنم ،
بعد بیایم و با عصایی در دست کنارِ خیابانی منتظرت شوم ؛
تو بیایی و مرا نشناسی ..
دستم را بگیری ،
و از خیابان عبورم دهی..!

گورم را گم می کنم !!
اما ...
خانۀ تو را هرگز


بعضی وقت ها بعضی آدمها بدون در زدن وارد زندگیت میشن .
اونقدر خوبن که چشم باز میکنی می بینی یه فصلی از زندگیت شدن..
باهات آفتابی میشن ، هر وقت هم دلت ابری شد و گرفت دل اونها هم میگیره..
بدون اینکه بفهمی فقط دوسشون داری
اونقدر بودنشون تو لحظه هات پررنگه که دوست داری تمام عاشقانه هاتو براشون بنویسی
و...
اونا هیچوقت تکراری نمی شن ....هیچوقت
از خدا میخوام
هرجا هستن خوشحال باشن و خوشبخت...
همین

هفته پیش /شنبه عصر / اتوبان حکیم
این موزیک و عکس ها هم هدیـــه من ...
الهی کنار هم خوشبخت باشین
دلم
تنها بود ...
تو از این جا شروع شدی...
____________________________________________________________

افشین صالحی
ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻋﺎﺷﻖ ِ ﮔﯿﺴﻮﯼ ِ ﮐﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻮﻫﺎﯼِ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻋﺼﺮِﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺳﺖ

نفیسه سادات موسوی
میان این همه مهمان ،
چقــدر تنهایم !
وقتی ،
در بین این همه کفش ...
کفش های تو
.... نیست !

در هر جغرافیایی که باشم ؛
جهت ها تفاوتی ندارند...
تمامِ دامنه هایِ دلم به سمت حـــرم توست..!!

چند وقته که از دستِ من رفتی
چند وقته اوضام درب و داغونه
اسمم یه چیـز دیگه بود اما
دکتر صدام میزنه: دیـوونه ..!! خوشحال میشم دقایقی رو مهمون من باشی..
وسیله هم برات گذاشتم بهم سر بزنی
منتظرتم ..
°°°°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°°°°|__/
°°°°°°°°°°°°|___/
°°°°°°°°°°°°|____/°
°°°°°°°°°°°°|_____/°
°°°°°°°°°°°°|______/°
°°°°°°______|_________________
~~~~/__ بیا اینم وسیله حالا دیگه_\~~~~~~
~~~~~/ _میتونی بهم سر بزنی _\~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* _________________##________##