من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ،عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ،بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده
من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ،بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !
من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم :خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ،
من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود
من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ،
من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ،اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها
من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم
من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ،
من آنروز با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و
من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشومو برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه
من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم
نه ! این قرارمان نبود !ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ،رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی !