سلطان احساس

سلطان احساس

عادل دلخون
سلطان احساس

سلطان احساس

عادل دلخون

گریه.........عادل دلخون......

یک سال دیگر


تا لحظاتی دیگر هر دو عقربه ی ساعت که روی هم رو به بالا قرار گیرند

یک سال دیگرخواهدگذشت...

از آخرین باری که شمع ها را فوت کردم و همه دست زدند !

و من هراسم از لحظه های ِ ناشناخته ی روبروست !

از روزهایی که دارند می آیند و من ایمان دارم مرا غافلگیر خواهند کرد ...

تولد  یک روز خاص است برای ِ من ! یکروزی که همیشه دوستش داشتم ...

همیشه روز ِتولدم مثل ِ لحظه ی تحویل سال پرم از یک حس ِ ناشناخته که دیگر

فردایش بخاطر نمی آورم طعمش را ! روز ِتولدم باید برایم روز ِ خوبی باشد !

باید این تنهایی آزار دهنده را هم فراموش کنم...

باید از ته دل لبخند ِ پررنگی بزنم  به همه ی آدمهایی که آن آدم ِ خاص ِ زندگیم نیستند...

اما ...دوستند و رفیقند...همراهند...
.
باید فراموش کنم این زندگی راه و رسم ِ خودش را دارد و همیشه یک جای ِ کار میلنگد !

 فردا روز ِ لبخند است برای من ...

فردا دستهایم را میگذارم توی ِ دستهای ِ خدا و

آرام کنار ِ گوشهایش زمزمه میکنم از اینکه اجازه دادی 

این زندگی را با همه ی دردها و شادی ها و دلتنگیهایش تجربه کنم از تو ممنونم

24 اسفند تولدم مبارک

زندگی

بالاخره در زندگی هر آدمی ...

یک نفر پیدا می شود که بی مقدمه آمده، مدتی مانده ...

قدمی زده و بعد اما بی هوا غیبش زده و رفته!

آمدن و ماندن و رفتن آدم ها مهم نیست ...

اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید،

آن شخص چگونه توصیفت می کند مهم است.

اینکه بعد از گذشت چند سال، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است.

اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی ...

اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است.

منطقی هستی و می شود روی دوستی ات حساب کرد!؟

می گوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی ...

اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس ...

اینکه رویایی شدی برای زندگی اش یا نه درسی شدی برای زندگی ...

به گمانم ذهنیتی که آدم ها از خود برای هم به یادگار می گذارند،

از همه چیز بیشتر اهمیت دارد

وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند.

بنویسم

قرار نیست ...

"من"

بنویسم

و " تو "

بخوانی... !

حتی قرار نیست ...

بفهمی که

" من "

به خاطر" تو"

نوشته ام...

! فقط ...

قرار است

دلم آرام بگیرد ...

که نمی گیرد ...

 

یه شبایى تو زندگى هست که 

وقتى دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنى به

چیزایى میرسى که نمیدونى تقدیرت بوده یا تقصیرت...

به ادمایى میرسى که نمیدونى دردن یا همدرد...

به لحظه هایى میرسى که هضمش واسه دل کوچیکت سخته و

به دردایى میرسى که براى سن و سالت بزرگه...

به ارزوهایى که توهم شد...

رویاهایى که گذشت....

به چیزایى که حقت بود اما شد توقع...

و زخمهایى که با نمک روزگار اغشته شد.....

و احساسى که دیگران اشتباه مى نامند...

و دست آخر دنیایى که بهت پشت کرده......

وبازهم انتهاى دفتر خودت میمانى....

و زخمهایى که روزگار پشت هم میزند...

و سکوت هم دواى دردش نیست...

کاش دنیا مهربان تر بودى...

 

تو بگو

 

 

کـــِنار مــے نشینم . . .

آرام میـــــــگیرم . . .

و یــَواش یـــَواش خودم را مــحــو میکنــم . . .

از ذِهــטּ تو . . . از ذِهــטּ خودم . . .

اما تــو بـگو . . .

با دِلـَــــم . . . با دِلــــَت . . . . چـــِه کـُنم ؟؟

دلت بگیره

"  گــرفتن   داریم   تا   گرفــــــــــــتن "

یکــی  میره  دست  یارُ  میگیره 

  یکــی هــــــم  فقط   دلـــــــــش 

"آی  از  وقــــتی  دلــــت  بگیره"

خاص

 

سجلی از کاغذ میشود نشانه میلاد تنت


روزی که گریه تو,لبخند به لب همه نشاند


تولدی که مرا نیز بهانه ای بود برای بیشتر داشتنت


اما نه, برای من هر روز میلاد توست


چرا که هر روزم پر است از خاطرات با تو بودن


امروز که روزهایم پر است از لحظات بی تو


دوباره این بهانه در وجودم زبانه میکشد


اما نه به لبخند که به حسرت تبسم


امروز را دوباره جشن میگیرم با خودم و خاطرات تو


تا تکرار شود همه روزهای خوب با هم


و من شمع روشن میکنم به نیت همه روزهای نبودنت


و با لبخندی الوده به اشک


برایت فرداهایی پر از شادی ارزو میکنم

1870

مخاطب بعضی حرفها گوشها نیستند،
قلبها هستند،
اگه نمی شنود،اصرار نکنید

 

 

1872

‏با این اخلاقی که من دارم
‏همین که بالشتم میاد تو بغلم لطف میکنه

 

 

1884

ﺧــﯿـﻠـﯽ
ﺑـﺎﯾـﺪ ﺑــﯽ ﻣــﻌــﺮﻓــﺖ ﺑــﺎﺷــﯽ ﮐـﻪ ﻧـﻔـﻬـﻤـﯽ
ﭘـﺸـﺖ ﺟـﻤـﻠـﻪ ﯼ
“ﺗــﻨــﻬــﺎﻡ ﻧــﺬﺍﺭ ﻣــﻦ ﺑــﯽ ﺗــﻮ ﻧــﻤـﯿـﺘـﻮﻧـﻢ”
ﭼــﻪ ﻏــﺮﻭﺭﯼ ﺷــﮑــﺴــﺘــﻪ ﺷــﺪﻩ

 

 

1885

درون مرا
هیچ کس نمى تواند ببیند
حتى نزدیک ترین کسان من
تازه چه مى توانند بکنند ؟
در نهایت احساس همدردى

 

 

1886

همه چیز را سخت میگیری
جز دستهای مرا

 

 

1888

زندگی هرچه را می خواستم به من داد
و بعد به من فهماند
که آن چیز اهمیتی نداشت.
 

 

 

1889

ما ساکنانِ روابطِ بی نامیم؛
دستمان در دوستت دارم گفتن باز
ترسمان از دست و پا بسته شدن بسیار …
حالِ یک طرف خوب
حالِ یک طرف زار

 

 

1895

هیزم نبودم…
ولی
سوختـــــــم در زمستان نبودنــــــــــــش

 

 

1901

همیشه کسانی هستند
که در نهایت دلتنگی
نمی توانیم آنها را در آغوش بگیریم
بدترین اتفاق شاید همین باشد…

 

 

1906

من هوایی بارانی ام…
این روزها…
جان می دهم…
برای پرسه های عاشقانه…
بی چتر بیا…
خیس خیس…
در من قدم بزن…

 

 

1911

دریغا
کز شبی چنین
سپیده
سر نمیزند

 

 

1913

آمدی نعش غزل باخته را جان بدهی؟

جنگل سوخته را وعده باران بدهی؟

 

 

1927

فاصله تان را با آدم ها رعایت کنید؛
آدم ها یکدفه می زنند روی ترمز؛

و آن وقت شما مقصری

 

 

1930

آدما رو درست انتخاب کنیم
تا به جایی نرسیم که بگیم،
وقتی نمیشناختمت خواستنی تر بودی!
 

 

 

1943

تو واقعی بودی…
مثل اندوه
در مزرعه ی گندم….
 

 

 

1945

هیچ صیادی حریف این دل وحشی نشد
وای از آن روزی که
آهو خود رود با سر به دام

 

عکس نوشته درد و تنهایی و سکوت و دلتنگی

1832
عکس نوشته درد خنده

اونی که از همه دردش بیشتره
خنده هاش قشنگتره…

 

 

1836

ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺸﻮﯾﺪ، ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﺨﺼﻮﺹ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
 

 

 

1837

گوش کن…
خاموش ها،گویاترند…
درخموشی های من فریادهاست…!
 

 

 

1839

حرف را مےشود از
حنجره بلعید و نگفت!

وای اگر چشم بخواند
غمِ ناپیدا را

 

 

1840

تمام دلتنگی های دنیا را
یکجا می خرم ،
تا کسی بجز من
دلش برایت تنگ نشود …

 

 

1844

هراس
یعنی من باشم
و تو باشی
ولی حرفی برای گفتن
نباشد…!
 

 

 

1858

در بعضی لحظه‌ها
هیچ‌چیز به اندازۀ “گفتن” آدم را
بی‌معنا و جلف، جلوه نمی‌دهد؛
مثل این که کلمه‌ها
آدم را ساقط می‌کنند

 

 

1860

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران

ساده دل من که قسم‌های تو باور کردم

 

 

1861

سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی

هی زمستان برود باز زمستان برسد

 

 

1862

ارغوان این چه رازیست
که هر بار بهار، با عزای
دل ما می آید

عکس نوشته دل بارانی و غیرت و تنهایی و دلتنگی و تغییر

1816

شست باران همه کوچه خیابان ها را
پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من

 

 

1817

آدم
واسه کسی غیرتی میشه
که دوسش داره
آدم به کسی گیرمیده
که میخوادش
ادم با کسی قهر میکنه
که دوسش داره وگرنه
کدوم آدمی با دشمنش قهر میکنه
اما
دریغ ازیه ذره فهم
دریغ ازیه ذره شعور

 

 

1820

او که آخر قصه قرار بود بیاید
اول قصه رفت…

 

 

1821

بدترین نوع دلتنگی
دلتنگی واسه خودته
واسه اونی که قبلا بودی

 

 

1823

می‌دانم که می‌مانی‌
پس لااقل باران را بهانه کن…

وقتِ صحبت از رفتنِ دوباره
و دوری‌ از دیدگانِ دریا نیست
سر به سرم می‌گذاری‌!!!
 

 

 

1826

خدایا

هیچکس رو
به چیزی که قسمتش نیست
وابسته نکن

 

 

1827

تغییر نکنید!
بخاطر اینکه آدمها دوستتان داشته باشند!
خودتان باشید….
و بدانید آدمهایی که لیاقتتان را دارند،
خودِ واقعی شما را میخواهند

 

 

عکس نوشته دلتنگی و تنهایی و سکوت و رفتن

1790

تمام دلتنگی های دنیا را
یکجا می خرم ،
تا کسی بجز من
دلش برایت تنگ نشود …

 

 

1791

همیشه افراد ساکت را دوست داشته ام.

هیچگاه نمی‌فهمی در حال رقصیدن در رویای خویشند
و یا سنگینی بارِ هستی را به دوش می‌کشند …

 

 

1792

در بلندترین جای شهر
دوستت دارم را فریاد می زنم
جایی که بادها صدای مرا در
گوش خیابان ها بپیچانند و
پرندگان ادامه دوست داشتن مرا
پرواز می کنند…

 

 

1793

می دانی وقتی قبل از برگشتن
فعل رفتنی در کار باشد
محبت خراب می شود، ویران می شود
محبت هیچ می شود
باور کن یا برو یا بمان
اما اگر رفتی
هیچ وقت برنگرد هیچ وقت

 

 

1794

حال عجیبی دارم این روزا
ابری شدم
نزدیک بارونم
چند تا بهارو برنمیگردی؟
چند ساله درگیر زمستونم

 

 

1795

آهای دلم گریه نکن
اگه کسی باهات نموند

اگه تو آسمون شب
واست ستاره‌ای نبود

 

 

1797

آهای چشای خیس من
از روی دلــــتنگی ببـار

به عکس اون نگاه نکن
دیوونه بازی در نیــــار

 

 

1798

‏به خاطراینکه کسی ازتون خوشش بیاد،
وانمود نکنید که کسی هستید که نیستید،
خودتون باشید، چون بعدش که میفهمه،
نه تنها دیگه خوشش نمیاد ازتون،
بلکه بدشم میاد
8

 

 

1799

‏از یه سنی به بعد
هر چی بیشتر دنبال مقصر بگردی،
بیشتر به خودت میرسی

 

 

1801

آدمه دیگه..
کم کم که زورش به دلتنگیاش نرسید..
از هر چی باعث دلتنگیشه
بیزار میشه
8

 

 

1804

‏همیشه اونی که
اول رابطه عاشق تره
زودتر کم میاره

 

 

1807

تنهایی
ریشه تمامی گناهان و
درد هاست
چوپان را
تنهایی دروغگو کرد !!!
 

 

 

1808

دلتنگم…
دلتنگ کسی که هیچ کسم نبود
همه کسم شد..

و در آخر
بی کس ترینم کرد و رفت!…

 

 

1809

چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور سایه ام از کنارم
نگرانم می کند…

 

 

1810

ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺑﺪﻝ ﮐﺮﺩ ﺁﺧﺮﻡ
ﮔﺮ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﯾﺮﺍﻧﻢ ﺑﭙﺮﺱ

 

 

1815

ناراحت شدن از یک حقیقت ..
بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است

عکس نوشته دنیای بدی ها و قفس و نفهمیدن و تنهایی

1757

پدر ژپتو به پینو کیو گفت:
پینو کیو
چوبے بمان آدمها سنگے اند
دنیایشان قشنگ نیست

 

 

1758

مردمی که
فکرشان آزاد نیست
هیچگاه
آزاد نخواهند شد
بلکه به وسعت تفکرشان
قفسی دیگرراتجربه خواهند کرد…

 

 

1765

زِ باریکی صراط غمم نیست
اگر تو هُل ندهی من سرِ عبور ندارم

 

 

1767

دلخور نشی ازم اوس کریم
اینجا صدای تو میاد
ولی هممون کریم
8

 

 

1770

سخت است فهماندن  نکته ای به کسی که منافعش
در نفهمیدن است

 

 

1781

راه کج بود نشد تا به دیارم برسم
فال من خوب نیامد که به یارم برسم

بی‌قراری رسیدن رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم

 

 

1782

دزد اول؛
داری چه غلطی می کنی ؟!

دزد دوم؛
وضو میگیرم…
آخه غارت بی وضو برکت نمی کنه!
 

 

 

1784

درسته بازار خرابه!
ولی رفیق؛
وجدان و مردونگی رو دیگه نفروش

 

 

1785

همه چیز مصرف می‌شود
و بعد؛ دور انداخته می‌شود.

بیشتر از همه …
“انسان” !
 

عکس نوشته حسرت و ترس و نبودن و درد

1728

کاش کودک بودیم
تا بزرگترین خطای ما …
خط خطی کردن روی دیوارها بود
نه دل انسان ها….
 

 

 

1735

بشر، آنقدر که از ترسِ حوادث اتفاق نیفتاده
در آینده در رنج است،
از خودِ آن اتفاق،
آنقدر رنج نبرده است!
 

 

 

1736

دینی که با آن بزرگ شدی «هـویـت» تو
نیست،
حتی نظر تو هم نیست

مگر اینکه درباره اش«عمیقاً»
«فکر» کرده باشی !

 

 

1740

گاهی ما هیچ توجهی
به کارهایی که دیگران برایمان انجام می دهند ، نمی کنیم
و آنها را نمی بینیم تا زمانی که از انجام آن کارها دست بکشند …

 

 

1741

زندگی خلاصه ایست از :
ناخواسته به دنیا آمدن !
ناگهان بزرگ شدن !
مخفیانه گریستن !
دیوانه وار عشق ورزیدن !
و عاقبت در حسرتِ
آنــچه دل میخواهد و
منطق نمیپذیرد، مُــردن …!
 

 

 

1742

کوره را برای سوزاندن دشمنان خود آنقدر شعله ور نکن که

شعله اش خودت را بسوزاند….
 

 

 

1747

نوشته هایم را بخوان. . . .
نترس !! بی کسی که واگیر ندارد

 

 

1748

چتر و باران همه بهانه اند؛
دلم، دلى براى خیس شدن می‌خواهد!

این چتر هم حواسش دیگر به من نیست…

پشت کدام پنجره نشسته اى؟
که من خیس از تمام نبودنت هایت شده ام!
 

 

 

1749

ساده نگیر!

یڪ زن اگر بخواهد می تواند
از تو کسے بسازد، ڪه بعدِ او دلت نیاید
هیچ عڪسِ دو نفره‌اـے را قاب کُنے …

 

 

1750

خیالی نیست
دیگر دردهایم را نمیگویم
به روی دردهای کهنه ام تشدید بگذارید

 

 

1751

هنگام مواجه شدن با ابلهان
تنها یک راه برای نشان دادن شعور خود دارید
و آن همکلام نشدن با آنهاست…..
 

 

 

1752

همیشه
از مباحثه دوری کنید
همانطور که
از مار زنگی و زلزله فرار می‌کنید.

به هیچ کس با صراحت نباید گفت که اشتباه می‌کنید.
 

 

 

1753

احمقانه تر از برگشتنِ قاتل
سره، صحنه ی جرم
برگشتنه آدما به رابطه تموم شدشونه

 

 

عکس نوشته غم و ارزش و حماقت و سکوت

1696

غمگین ترین انسان ها ؛

کسانی هستند
که برداشت دیگران
برایشان زیادی مهم است…

 

 

1697

ارزش ندارد که آدمی برای مبارزه کردن
با کوته ‌فکران خود را آزرده سازد ؛
زیرا پیروزی بر آنان هیچ ارزشی ندارد .
 

 

 

1698

گاهی آدم باید اونقدر خوب باشه
که ببخشه اما
اونقدر احمق نباشه
که دوباره اعتماد کنه

 

 

1699

در درون شهر کوران

دردها دارم ز بینایی

 

 

1700

بعضیا مثل کبریت می مونن….
در ظاهر خیلی بی ارزشن…
ولی می تونن زندگیتو به آتیش بکشن…

 

 

1701

گرگ با همنوعانش شکار میکند
خو میگیرد ، زندگی میکند
ولی چنان به آنان بی اعتماد است
که شب هنگام خواب
با یک چشم باز میخوابد !
شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است..
 

 

 

1705

اونایى که یهو
دست از گفتن ناراحتیشون بر میدارن
و ساکت میشن
الزاما مشکلشون حل نشده
اینا فهمیدن
حرف زدن هیچی رو حل نمیکنه..
 

 

 

1706

خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی

که بی قرار نباشد، که بی قرار شوی …

 

 

1707

آن دلارام که بَرَد
از دلم آرام کجاست؟

 

 

1710

‎‏اونقدری که آدما
‎تو پیر کردن همدیگه تاثیر دارن گذر عمر نداره…!!
 

 

 

1712

گفت : میدونی بدتر از دلتنگی چیه؟
گفتم : چیه؟
گفت : اینه که برگرده و
اوضاع از اینی که هست، خراب تر بشه ..
 

 

 

1713

‎میگویند فردا بهتر خواهد شد…
‎مگر امروز ،
‎فردای دیروز نیست؟

 

 

1715

ترسم چو بازگردی‌
از دست رفته باشم..
 

 

 

1717

رفتیم؛
اگر ملول شدی از نشست ما

 

 

1721

من را

به گناهِ بی گناهی کُشتی

عکس نوشته فریب و غضب و شعور

1666

هیچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنید . . .
 

 

 

1667

غضب “پریشانی” است…
نهایتش “پشیمانی” است

 

 

1668

هیچ بوسه ای جای زخم زبان را خوب نمی کند!

پس مراقب گفتارتان باشید…

 

 

1671

باور کن تا ته خط میرفتم اگر درسرراهم نقطه نمیگذاشتی

 

 

1680

چه استراحت خوبی است در جوار خودم

خودم برای خودم با خودم کنار خودم

 

 

1681

در این مراقبت چه فریبی است ای تبر
هیزم شکن برای چه می پرورد مرا ؟

 

 

1686

باید از آدمهایی بترسیم که
هیچوقت دلشون تنگ نمیشه….
 

1637

فردا و دیروز با هم دست به یکی کردند،
دیروز با خاطراتش مرا فریب داد،

فردا با وعده هایش مرا خواب کرد،
وقتی چشم گشودم امروز گذشته بود

 

 

1639

از آن نترس
که های و هوی دارد

از آن بترس
که سر  به توی دارد

 

 

1640

سخت است برای کسی که آتش گرفته
توضیح بدهی که نباید بِدَوَد . . .
 

 

 

1643

چه بسیار انسانها دیدم تنشان لباس نبود
و چه بسیار لباس ها دیدم که درونش انسانی نبود . . .
 

 

 

1644

تلخ ترین اشکهایی که بر مزار رفتگان ریخته می شود
به علت کلمات ناگفته و کارهای انجام نگرفته است

 

 

1647

ندارم وحشی از یوز و ببر و حمله شیران
از آن گرگی که میپوشد لباس میش میترسم . . .
 

 

 

1648

سکوت دوستی است که هرگز خیانت نمی‌کند . . .
 

 

 

1655

دوستی بیش از اندازه
همانند دشمنی ترسناک است . . .
 

 

 

1657

هر وقت داشتی یه آدمـــــی رو تو ذهنت بـــزرگ می کردی
جا واســـه پشیمونی هم بذار . . .
 

 

 

1658

از دشمنی نترس ک اشکارا برتو حمله میکند
از دوستی بترس که تو را فریبکارانه دراغوش میگیرد

 

 

1660

شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر
در کنج خانه ی سالمندان . . .
 

 

 

1661

خیلی اشتباه کردیم
به خیلیا گفتیم رفیق

 

 

1665

آدم بی مغز و پرگو
چون آدم ولخرج و بی سرمایه است . . .
 

عکس نوشته مشکلات و مرگ و اندوه و اشک

1582

وقتی کار به مشکل می خورد، نه دیگران را سرزنش کن و نه خود را،
انسان وقتی شنا یاد می گیرد که از فرو رفتن در آب نترسد.
 

 

 

1583

بالاتر از سیاهی هم
رنگ هست

مثل رنگ این روزهای من

 

 

1584

…هر کس از این دنیا چیزی بر می دارد
من اما فقط؛
دست بر میدارم!!!
 

 

 

1585

این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است
با تیغِ کُند

 

 

1586

گرگ هارا دوست دارم
مرگ را قبول میکنن اما تن به قلاده نمیدهند

 

 

1589

ارام بگیر دلم او بیتو ارام است

 

 

1592

همبازی قدیم چشم نگذار…
انقدر ازتو دورم
که باشمردن همه اعداد هم
پیدایم نمیکنی

 

 

1593

در شهر ما گرگهایمان !
نه دستشان آردی است و نه صدایشان را ظریف میکنند !!
یکدفعه به دل نفوذ میکنند و تو را می کشند!!!
 

 

 

1594

صندوق صدقات نیست دل من
که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی
و پیش خدای دلت فخر بفروشی که مستحقی را شاد کرده ای . . .
 

 

 

1598

خدایا فکر کنم سرنوشت منو وسط میدون شهر نوشتی ؛
بس که هرکی به من رسید منو دور زد

 

 

1599

این روز ها از کنار من که میگذری احتیاط کن
هزاران کارگر در من مشغول کارند
روحیه ام در دست تعویض است!
 

 

 

1600

مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود…

 

 

1604

زمین خوردن،
شکست نیست!

از زمین بلند نشدن،
شکست است.
 

 

 

1608

تهمت
مثل زغال است!
اگرنسوزاند،سیاه میکند.
 

 

 

1609

وقتی تن کسی را زخمی میکنی،
دیگه بعدش نوازش کردنش فقط دردش را بیشتر میکند

 

 

1611

زوزه ی گرگــــ از تنهــاییستــــــ
ولی گرگــــ هــا دستــه جمعی زوزه میکشنــــد ..
در دنیــــای گرگـ ها اعتمـــاد مســاوی ستــــ با مرگـــــ ..
بــا همه بــاش امـــا تنهـــــا

 

 

1613

چـــایــت را بــــنوش ..
نگــــرانِ فـــــردا نــــــباش !
از گنــــدمـــزارِ مـن و تــــو ..
کـــاهــی مــی مــانـــد !
بـــــــرایِ بـــــادهــــا !
 

 

 

1615

من ترسم از گرگ ها نیست ،
میدانم کارشان دریدن است ،
اما با ماهیت روباه ها چه کنم
وقتی مدام
لباس عوض می کنند ؟ !
 

 

 

1616

لج میکنم . . .
بد اخلاق میشم !
نه چیزی میبینم ،
نه چیزی میشنوم ،
نه چیزی میگم !
دست خودم که نیست
تو که نباشی ، زندگی باید به کامِ من تلخ بشه . . . !
 

 

 

1622

همه آدمها
ظرفیت بزرگ شدن را ندارند
اگر بزرگشان کنیم
گم می شوند و
دیگر نه شما را می بینند و
نه خودشان را

 

 

1624

از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!
هم به خودتان، هم به خودشان.

خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافر

 

 

1626

خیلی از اونایی که بودن
دیگه نیستن…
چون دیگه
اونایی نیستن که بودن!

 

 

1629

تنهاییت را بچسب
بیخیال آدم ها
وابستگی فقط درد دارد…

 

 

1632

خوبى چو از حد بگذرد ،
نادان سوارت میشه 8

 

 

1634

نمـــــیـدانــــی ،
چه دردی دارد !
وقـــتـی ..
حــــالـم ..
در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد

احساس من

احساس من

همیشه باید کسی باشد که معنی سه نقطه اخر جملاتت رابفهمد ....

 

|

|

 

|

 

|
عکس و تصویر

|
عکس و تصویر

|

سکوت

همیشہ علامت رضایت نیست ...!

شاید کسی دارد 

خفہ میشود

پشتِ یک بغض ...


*^×^*

 

عکس و تصویر سکوت همیشہ علامت رضایت نیست ...! شاید کسی دارد خفہ میشود پشتِ یک بغض ...

|
نـﮧ تـو نمیـבانــے

   هـچڪـس نمـے בانـد پشت ایـטּ چهره ے آرام

      בر בلـم چـه میـگذرב...

  نمـے בانـے

 ڪسـے نمـے בانـב

  ایـن آرامش ظـآهـرے و ایـטּ בل نـآ آرام

  چـقـבر פֿسـتـﮧ ام ڪرבه اسـت 

 عکس و تصویر ✓ با ﺗﻮﺍﻡ ﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ,❤ ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮمیکنے ﭼﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮے ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ غمگین باشے؟ ❤ ﺷﮑﺴﺖ ...

++گاهـ ـــی ﻭﻗﺘـــــﻬﺎ...ﭼـﻪ ﺳــــﺎﺩﻩ ﻋﺮﻭسـ ـــﮏ ﻣﯿﺸﻮﯾﻢ...
ﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ!ﻧﻪ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!ﻓﻘﻂ
ﺳﮑـ ـــﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﮐﺴــﯽ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﻤـ‌ ــــﺎﻥچـه ﻣﯿﮕـﺬﺭﺩ...!

 

 +اهنگ وبلاگم و دوست دارم البته 

اهنگ قبلی وبلاگم که اهنگ چه قدر تنهام علیشمس بود  محشربود 

 

|
Image result for ‫تیکه خاص‬‎

|
 

دختر یعنی لبخند در هجوم گریه ها آرامش وقت

بی قراری های مدام عاشقانه ای

هنگام غروب ، وسط میدان جنگ 

دختر یعنی تفسیر جمله ی " دوستت دارم "

 یعنی خدا هم زیباست، عجب نقاشی خوبی است 
دختر یعنی دختر ، مادر ، معصومیت تا بی نهایت ...

 

Image result for ‫متن های دخملونه‬‎

|
شکستن دل، به شکستن استخوان دنده می‌ماند؛

 از بیرون همه‌چیز روبه‌راه است، اما هر نفس، درد ا‌ست که می‌کشی . . .

عکس و تصویر פֿـבایـآ وقــتـے בلت مـے گـیره چیڪار میکنـے... میرے یـﮧ گوشـﮧ مـے شینـے.... هـے با نگـآت ...

 

اگر دلت گرفت...

 سکوت کن...

این روزها هیچکس معنی دلتنگی را نمیفهمد!!!

Image result for ‫عکس دوستانه  ویسگون‬‎

|
Image result for ‫عکس ویسگون‬‎

|
عکس و تصویر خیلی ترسناکه وقتی آدمایی که باهاشون نزدیکی یهو تبدیل به غریبه بشن ..!

|
احساسی ترین ادما .
.

 

.

گاهی نه آشنا درد را می فهمد
نه حتی صمیمی ترین دوست
گاهی باید تنهایی ، درد را فهمید
تنهایی ، خلوت کرد
تنهایی ، آرام شد
و ‌تنها خدا می داند
چه می گذرد در دلت . . .

|

عکس و تصویر ....

 

 


گاهی شعر سراغم را میگیرد ؛


گاهـــــی ...


هوای تو !


فرقی نمیکند . . . .


هر دو


ختم میشوند به دلتنگی من !!

|
 

عکس و تصویر بی معرفت نیستم

 

 

 

 

 

|
عکس و تصویر ...

|
 

عکس و تصویر ‏خداحافظی ‏بزرگترین دروغ تاریخ است ‏وقتی ‏آنرا به کسی میگوییم ‏که قصد دارد برود ‏اما ...

 

این رسم روزگاره…

 

کسی را که خیلی دوست داری،

 

زود از دست می دهی،

 

از آنکه خوب نگاهش کنی،

 

از آنکه او را در آغوش بگیری،

 

از آنکه تمام حرفهایت را به او بگویی،

 

از آنکه همه لبخندهایت را به او نشان بدهی مثل پروانه ای زیبا،

 

بال میگیرد و دور می شود،

 

و تو خیال میکردی تا آخر دنیا می تونی هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا کنی ...

تنها دلخوشیم فقط تویی

تنها دلخوشیم فقط تویی
منو تو مثل ستاره زیر یک سقف اما دوریم
گاهی ...

 

 

فقط کاغذها احساسِ مرا می فهمند . . .


تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم همیشه فاصله ای هست، داد ازاین دارم

قبول کن که گذشته است کار من از اشک، که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم


 

چه زود فراموش می شوم            

انگار سالهاست که من مرده ام

اما هنوز ذهن زخمی ام

یاد تو را نشانه می رود


 

بعضی وقتا دلت میگیره ... انقدر زیاد که حتی نمیتونی گریه کنی...

بعضی وقتا دستات یخ میزنه ...پاهات میلرزه ...نمیتونی حتی رو پاهات بایستی ...

بعضی وقتا اشک تو چشات حلقه میزنه ... بغض گلوتو میگیره ؛ انگار میخواد خفت کنه ... ولی جلوی همه میخندی! الکی جلوی همه میگی بی خیالی! دروغ میگی تا غرورت رو زیر پات نذاری!

بعضی وقتا احساس میکنی تنهایی ... تنهای تنها .. با اینکه دور تا دورت پر از آدمه ... دلت میخواد داد بزنی! فریاد بزنی بگی خسته شدمممممممم!!!! خدایااااا!! خسته شدمممممممم!

 گاهی حسرت کارای گذشتتو میخوری ... حسرت روزایی که از دست دادی ... حسرت کارایی که کردی و نباید میکردی ... حسرت حرفایی که نباید هیچ وقت حتی نباید بهشون فکر میکردی ...

بعضی وقتا اونقدر غمگینی ... که هرچقدر سعی میکنی بخندی، چشمات نمیخنده ... چشات بی روحه ...
 
گاهی دنبال یه آغوش گرم میگردی که بتونی یه دل سیر توش گریه کنی ...
ولی نیست ... هیج وقت نبوده ...

بعضی وقتا دیگه هیچی، نمیتونه همه چیو عوض کنه!

بعضی وقتا فقط خودت میمونی و سیل افکارت، خاطراتت، ....  بدون اینکه کسی همدردت باشه .. کسی بفهمتت ...

بعضی وقتا آدما جای تسکین دردات نمک رو زخمت میپاشن ....
 
بعضی وقتا به یه بن بستی میرسی که تنها راه عبور ازش اینه که مثل یه فرشته بال دربیاری و بری آسمون ... بری جایی که دیگه این آدما نباشن .. یه دنیای شیرین باشه ، یه دنیایی که همه توش میخندن، یه دنیای ساده و بچه گونه، یه جایی که همه راست میگن، هیشکی دروغ نمیگه، خیانت نمیکنه، دعوا نمیکنه ...


دلم گرفته ای خدا ،مثل هوای بارونی

 مثل دل سیاه شب ،مثل غم زمستونی

دلم گرفته زین هوا ،از این سکوت بی صدا

دلم گرفته از همه ،از این دلای بی خدا

دلم می خواد پر بکشم، برم یه جای خیلی دور

برم یه جای خالی از ریا و زور...


من از تکرار این قصه برای خویش دلگیرم

گمانم از غم این عشق دل از هر یار برگیرم

چه رازیست در پس این غم که آن را دوست میدارم

چرا پای بلای جان همی تا صبح بیدارم؟

چرا اندیشه ام اینست که با عشق محکم چون مشت؟؟؟

چرا با اینکه میدانم مرا یک روز خواهد کشت؟؟؟

نباید این چنین باشم که بهر عشق چون برده

منی که خوب میدانم چه بر روز من آورده

خدایا خوب میدانم ربوده مه شبهایم

همین باشد دلیل این که من تنهای تنهایم


چشم من بیا منو یاری بکن

گونه هام خشکیده شد کاری بکن

غیر گریه مگه  کاری میشه کرد

کاری از ما نمیاد زاری بکن

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد

تا قیامت دل من گریه میخواد

هرچی دریا رو زمین داره خدا

با تموم ابرای آسمونا

کاشکی میداد همه رو به چشم من

تا که چشمام واسه من گریه کنن

اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد

تاقیامت دل من گریه میخواد


 

با تو چه زندگی هایی که تو رویاهام نداشتم
تک و تنها بودم اما تورو تنها نمی ذاشتم
چه سفرها با تو کردم،چه سفرها تورو بردم
تا دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم

 

 


این روزا از من خبر نداری؟!!راستشو بخوای من خیلی خیلی پیر شدم

چون قوی نبودم در باختن به تو خودمو هم باختم!منو ببخش که لحظاتی تو رو فراموش میکنم ولی کم پیش میاد.ولی قول به تو میدم فراموشت کنم اونم با مرگم!!!!!!!!!!!

اگه اون دنیا حسابی هم  باشه نگران نباش!نترس از روز حساب که من بدهکارتم و همیشه خواهم بود. اینو با تمام احساسم بهت میگم که نداشتن تو وباختن به تو و عمری که به سختی و مشقت سپری شد و اجزایی از الطاف و کرم خدا میدانم و از خدای خودم سپاسگذارم که احساس با تو بودنو به من نشون داد که چقدر با حلاوت و رویایی بود وغیر قابل توصیف!!!!!!!!!!!!و اگر من به تو میرسیدم و این امر محال و میسر میشد.شاید به دلیل سست ایمان بودنم کارم به کفر میکشید و کافر را پاسخی جز آتش نیست و میگویند آتش آن با آتش عشق برابری میکند ولی من باور نمیکنم به اندازه سوز نداشتن و عشق تو باشه!!و من تسلیم تقدیر و سرنوشتی هستم که خدا برایم رقم زده...

ولی تو برایم از یاد رفتنی نیستی محبوبم...

چون من برایت مرزی برای دوست داشتن ندارم!

تا لحظه ای که هستم و نفس میکشم عاشقانه دوست دارم..............

تقدیم به تنهاعشقم


تــــقدیم به تــــنها عــــــــشقم

میـــخوام دنیا نباشـــــشه اگه عــــــــشقم نباشه..

دیدی رو پاکت سیگار مینویسن :
“دخانیات ، عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان اور است ؟”
کاش یکی هم روی کارت پستالهای عاشقونه ی ما مینوشت :
“عشق ، عامل اصلی تنهایی و برای قلب ضرر دارد !”

 


بس کن ساعت ، دیگر خسته شده ام …
آره من کم آورده ام …خودم میدانم که نیست …
اینقدر با صدایت ، نبودنش را به رخم نکش

دیگه نه شلوار پاره نشونه فقره                                                                                                          نه سکوت علامت رضایت                                                                                                                  دنیای غریبیست                                                                                                                            ارزشها عوض شده                                                                                                                        عوضی ها با ارزش شدن

قسم به اون پسری که عشقش جلو چشمش اتو خورد و رفت خونه با صدایی خواب آلود گفت:
ببخشید عزیزم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود …

قسم به اون دختری که با وعده ی ازدواج بکارتشو از دست داد و عکس عشقشو تو گوشی رفیقش دید…

قسم به اون پسری که با گوشی رفیقش به عشقش زنگ زد اما از فرداش شماره همون رفیقشو تو اینباکس اس ام اس های عشقش دید…

قسم به اون دختری که هنوز تنهاست چون نتونسته فراموش کنه…

و قسم به اون جفتی که اولین شب بعد از جدایی رو دارن تنهایی با چشم خیس تو اتاق تاریک و خالی از هم سحر میکنن ..

مــَن ..
واسه همیــن تنهــــام ...


بیزار باش از معشوقی که اسم هرزه گی هایش را بگذارد آزادی . . .

اسم نگرانی هایت را بگذارد گیر دادن . . .

و برای بی تفاوتی هایش اعتماد داشتن به تو را بهانه کند . . .

بیزار باش رفیق



ســکـوتـــــم
 رو دوسـتـــــ دارم ،

چـــــون در آن گـلـه ای نـیـسـتــــ

گـاهـی سـکـوتـــــ دلــی را مـی شـکـنـد 

گـاهـی دلـی را بـدسـتـــــ مـی آورد 

گـاهـی از دل تـنـگـی حـکـایـت مـی کـنـد 

گـاهـی بـغـض در گـلـو خـفـتـه اسـتــــ 

گـاهـی حــــرفــــ در راه مـانــــــده اسـتـــــ

گـاهـی اوقـاتـــــ سـکوتــــــ سـخـن بـی کـلام اسـتـــــ

و گـاهـی سـکـوت گـریـه بـی صـدای دل یـکـ "عـاشـق" اسـت


گاهی دِلَتـْــ از زَنانگی مـے گیـرَد...

میخواهـی کودَکــْ باشے

دُختـر بَچـه اے کــه

به هَـر بَهــآنـه اے بـه آغوشـی پَنـاه می بَـــرَد

و آسوده اشکــ می ریــزَد

زَטּ کـه باشی،

بایـد بُغضهای زیـادے رآ بی صــدا دفـטּ کُنـی ....!!!


پیکت را بالا بگیر رفیق...

بزن به سلامتیه ارزوهایی که
 
هیچگاه لمس نکردی

... ... بزن به سلامتیه عشقی که
طالعش با تو نبود و هنوزم دوستش داری

بزن به سلامتیه شبهایی که
تو در تنهایت گریه کردی
و ندونستی چرا!

بزن به سلامتیه دوستانی که
از پشت خنجر زدند

بزن به سلامتیه اون که گفت
دوستت دارم
اما
تا اخرش

نموند

ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻤﺘﺮ ﺑﮕﯿﺮ
ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﺒﻮﺳﺶ ...
ﺑﮑِﺸِﺶ ﻃﺮﻑ ﺧﻮﺩﺕ
ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺎ ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺗﻮ ﻣﯿﺎﺩ
ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﻏﻢ ﻭ ﺩﺭﺩﺵ ﺩﻭﺭ ﺑﺸﻪ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﻧﺪﻭﻧﯽ، ﻣﻦ ﺑﻬﺖ ﻣﯽ ﮔﻢ؛
ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﻧﯿﺎﺷﻪ ...
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺎﺕ
ﺗﮏ ﺗﮏ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ ﺭﻭ ﺩﻭﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﻟﻤﺲ ﮐﻦ
ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻦ
ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻫﻤﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﺘﺮ ﺑﻬﺖ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻣﯽ
ﮐﻨﻪ!
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﮔﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻧﺬﺍﺭ ﺟﺰ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺍﺷﮑﺎﺷﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻪ
ﻣﺮﺩِ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ
ﺁﺷﻔﺘﮕﯽِ ﺯﻥ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯿﻪ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺶ ﻭﺍﻗﻌﯿﻪ
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﮐﻦ ...
ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮕﺶ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﺑﺮﺳﻮﻥ
ﺗﻮ ﺍﯼ ﻣﺮﺩِ ﺧﻮﺏ ...

 

گفت: سلام!
گفتم: سلام!
معصومانه گفت: می مانی؟
گفتم : تو چطور؟
محکم گفت: همیشه می مانم!
گفتم: می مانم.
روزها گذشت. روزی عزم رفتن کرد. گفتم: تو که گفته بودی می مانی؟!
گفت: نمی توانم! قول ماندن به دیگری داده ام .... باید بروم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گفتم : میری؟
گفت : آره
گفتم : منم بیام؟
گفت : جایی که من میرم جای دو نفره نه سه نفر
گفتم : برمی گردی؟
فقط خندید.
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیره چونم گذاشتو سرمو بالا آورد
گفت : میری؟
گفتم : آره
گفت : منم بیام؟
گفتم : جایی که میرم جایه یه نفره نه دو نفر
گفت : برمیگردی؟
گفتم : جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شست وشو میده…


خیلی فرقه بین دنیای اونی که

صدای عشقش لالایی شب هاشه

تا اونی که هق هق گریه هاشه

خیلی فرقه بین دنیای اونی که

تو بغل عشقش نفس کم میاره و نفس نفس میزنه

تا اونی که وسط گریه هاشه

خیلی فرقه بین دنیای اونی که

عشقش به دستاش حلقه عشق هدیه میده

تا اونی که به چشماش حلقه اشک حسرت

خیلی فرقه بین دنیای اونی که

عشقش بهش میگه خوشبخت میشیم

تا اونی که بی تفاوت میگه خوشبخت بشی  

بفهم خیلی فرقه خیـــلی...

فاصلشون دنیا دنیا غمه .. غم...

 



بفهم خیلی فرقه خیـــلی...

فاصلشون دنیا دنیا غمه .. غم...

 


هﯽ ♥ ﺭﻓﯿﻖ .....
ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ.....
ﻭﺍﺳﻢ ﻣﺸﮑﯽ ﻣﯿﭙﻮﺷﯽ .....


تــو رآ

نـَـہ عــآشقــآنــﮧ

نـَـہ عــآقلــآنــﮧ

و نـَـہ عــآجـزآنــﮧ ...

بلڪـﮧ تـو رآ عــآدلـآنــﮧ بــہ آغــوش مـے ڪشـґ

عـدل مگــر آטּ نیسـت ڪـﮧ هـرچیـز سـر جــآے פֿـودش بـآشـد؟!

 


حـقـیـقـت دارد !

کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی

تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه

بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !

آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!



یواشکی میای

قایِمَکی میخونی 

بی سر و صدا میری 

یادش به خیر ! 

قبل تَرها 

چه گرد و خاکی به پا میکرد 

اومدن و رفتنت ...!!!

.


+تا حال شده به یه جایی خیره بشی..

مرتب با خودت بگی : اصلا برام مهم نیست.. برام مهم نیست..

اما یه صدای از ته دلت بگه : برات مهمه

تو دائم تکرار کنی مهم نیست ..

ولی اون صدا بلندتر بگه مهمه..

اونوقته که بغضت میترکه و با هق هق فریاد میزنی :

برام مهم نیست... لعنتی برام مهم نیست...

nt 

چقدسخته .. تو هق هق گریه هات نفس

 

 کم بیاری..

 

ولی. . .

 

عشقت به یکی دیگه بگه ~  نفسم ~

Comment 

خدایا .... خیلی ها دلمو شکستن ؛

 

دیگه تحمل ندارم ! 


شب بیا باهم بریم سراغشون .... 


من نشونت میدم ؛

 

 تو ببخششون !..                                           


از چوپانی پرسـیدند دنیا رو توصیف کن                                                                                              گـــــفت:                                                                                                                                                            وقتی پشم گوســـــفندان را چیدم                                                                                                      تنها چیزی که دیدم یک گـــــله گـــــرگ  بود                                                                                        

Comment 

                                   بزرگ شدن ....ارزوی کودکانه ای بود......که به پشیمانی اش نمی ارزید                                                                                                                                                       purple sparkly divider    


purple sparkly divider

باهـــــــرحســــــــــی کــــــــــــــــــه

دوســــــــت داری بخـــــــوان

ولی حرمت نگهــــــدار

اینجـــــــــــــــــا...

خانـــــه ی دل

من است


لیــآقتــ  میـ ـפֿـوآهـ ב...

بـوבטּ בر شـعـرهـآـے  בפֿتـرـے ڪـﮧ

بـآتمـآمـ عشـقـشـ یـﮧ روز ـے نبـوבنتـ رآ اشڪ میریـפֿتـ...!

تعجــبــ نڪـטּ ...!

בر بــے لیـآقتــے تـو شڪــے نیســتـ!

ایـنجـآ בلیلـِ بـوבטּ تـو میــآטּ شعـرـهـآ یمـ

פֿریتـِ פֿوבمـ استــ نـﮧ لیآقتـِ تو...!

نمیــבآنمـ چرآ  مُـפֿ ـاطَبـِ  פֿـ ـآصــے...

פـ ـتــے בر میآنـِ  تـפ ـقـیرـهآیمـ!


خیلی سخته

 به عشقت بگی دوست دارم

اونم بگه مرسی شما بمن لطف دارید....!


میدونین قشنگترین احساس چه وقتیه...؟

وقتی برمیگردی یواشکی به عشقت نگاه کنی...

میبینی که اونم داشت نگات می کرد...


تموم سیگار های دنیا رو هم که دود کنی تنهاییت رو هیچ کس جز پیرمرد سیگارفروش جلب نخواهد کرد؟؟                                                                                                                                                         ****** *******  خیلی وقته که دلم از روزگار میگیره:دلم میخواد یه گوشه بشینمو اشک بریزم

تا خدا بیاد اشکامو پاک کنه ودستمو بگیره وبگه اینا ادما اذیتت میکنن بیا بریم یش خودم

*****************                


        
گفت حالت را نمیپرسم میدانم که خوبی!!!                                                    

عکس هایت همه با لبخندند!!!                

                                نمیدانست عکاس که میگوید بگو سیب . . .   

من به یاد حماقت حوا میافتم و پوزخند میزنم!                                                   

ای روزگاراز خطـ خطــے هایَـ ـم

ساده نـگــــــــذر . . . !
 

بــه یـاد داشتــــــہ باشـــــ . . .
 

اینــــ دلــنـوشــــــتــــــہ ـــها را
 

یکـــــ دل، نــوشــــته
Comment 

درد دارد!

وقتی می رود...


 و همه می گویند : دوستت نداشت


و تو نمی توانی به همه ثابت کنی

که هر شب

با عاشقانه هایش خوابت می کرد

حـکـایـت رفـاقـت مـن بـا تـو ،

حـکـایـت " قـهـوه " ایـسـت

که امـروز بـه یـاد تـو تـلـخ تـلـخ نـوشـیـدم!

که بـا هـر جـرعـه،بـسـیـار انـدیـشـیـدم:

که ایـن طـعـم را دوسـت دارم یـا نـه ؟!

و آنـقـدر گـیـر کـردم بیـن دوسـت داشـتـن و نـداشـتـن

کـه انـتـظار تـمـام شـدنـش را نـداشـتـم!

و تـمـام کــه شـد؛

فـهـمـیـدم بـاز هـم قـهـوه مـیخـواهم!